.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

تهیۀ مسکن این روزها به دغدغه و چالش بسیاری از خانواده‌ها تبدیل شده است. اغلب افراد جامعه با مفهوم اجاره‌نشینی آشنا هستند. حتی اگر در حال حاضر صاحبخانه باشند، به احتمال زیاد قبلاً تجربۀ مستأجری را داشته‌اند. این مسئله در شهرهای بزرگ بیشتر و رایج‌تر است. چون خرید خانه در شهرهای بزرگ به دلیل بالا بودن قیمت‌ها سخت‌تر است. حال که اجاره‌نشینی به این میزان زیاد است، هر مستأجر و صاحبخانه‌ای باید با قوانین مالک و مستأجر آشنا باشند. نکات حقوقی مهمی در زمینۀ قراردادهای اجاره وجود دارد که دانستن آنها ضروری است.

معنای اجاره از نظر حقوقی چیست؟

اجاره از نظر حقوقی قراردادی است که به موجب آن مستأجر مالک منافع عین موجر به مدت معینی می‌شود.

در این تعریف به اجاره دهنده موجر، به اجاره کننده مستأجر و به مورد اجاره عین گفته شده است.

اجاره ‌نامه‌ها چه انواعی دارند؟

به طور کلی در قانون سه نوع اجاره نامه تعریف و تأیید شده است. اجاره نامه‌ها یا مسکونی هستند یا تجاری و یا محل‌هایی مثل درمانگاه، مؤسسۀ خیریه و… . دستۀ سوم هم درواقع زیرمجموعه‌ای از اجاره‌ نامه‌های مسکونی به حساب می‌آیند.

اگر مستأجر و موجر با هم به توافق برسند و قراردادی را امضا کنند، براساس قانون مستأجر موظف به پرداخت مبلغی به موجر به‌عنوان اجاره خواهد شد. پرداخت اجاره موجب شناخته شدن مستأجر به‌عنوان مالک منافع عین مورد اجاره است. در این صورت است که قوانین مالک و مستأجر مصداق پیدا می‌کند و می‌توان براساس آنها رفتار کرد.

برای مطالعه مقاله کارهای حقوقی و ضروری که قبل و بعد از خرید ملک باید انجام دهیم! کلیک کنید.

اجاره نامه چه ویژگی‌ها و بخش‌ها‌یی دارد؟

قرارداد اجاره ویژگی‌هایی دارد که هر دو طرف در هنگام عقد قرارداد باید به آن توجه کنند. در ادامه به بخش‌ها مهم و اصلی قوانین مالک و مستأجر پرداخته‌ایم.

  • موجر باید در هنگام آپارتمان، مغازه و… صاحب آنها باشد. در نتیجه کسی غیر از مالک و وکیل او  نمی‌تواند جایی را به فرد دیگر اجاره دهد.
  • مدت اجاره باید از پیش معین باشد. معمولاً زمان اجاره‌ها را یک ساله تعیین می‌کنند.
  • موجر و مستأجر باید در هنگام امضای قرارداد، عاقل و بالغ باشند. بنابراین نتیجه می‌گیریم که افراد مجنون و کودکان نمی‌توانند ملکی را بخرند یا اجاره کنند. کار معاملۀ دارایی این افراد نیز معمولاً توسط قیم قانونی انجام می‌شود
  • اگر طرفین قرارداد دربارۀ مفاد آن به توافق برسند، باید قراردادشان را مکتوب کنند. براساس قوانین مالک و مستأجر مصوب در سال ۱۳۷۶، قرارداد اجاره به صورت مکتوب تنظیم شود. همچنین دو نفر شاهد هم باید زیر این قرارداد را امضا کنند. قرارداد اجاره باید در دو نسخه تنظیم شود که طرفین بتوانند از امتیازات قانون روابط موجر و مستأجر استفاده کنند. در صورتی که طرفین معامله قرارداد مکتوب تنظیم نکنند در آینده با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد.

صاحبخانه بعد از عقد قرارداد اجاره چه کاری باید انجام دهد؟

براساس قوانین مالک و مستأجر، صاحبخانه بلافاصله بعد از عقد اجاره نامه باید ملک را تحویل مستأجر بدهد. تعمیرات اساسی منزل مثل تعمیر آسانسور، ایزوگام پشت بام، تعمیر سیستم گرمایشی و سرمایشی نیز به عهدۀ صاحبخانه‌هاست. تمامی این کارها باید قبل از سکونت مستأجر انجام شود و خانه سالم و تمیز به مستأجر تحویل داده شود. صاحبخانه‌ها در هنگام قرارداد معمولاً مبلغی را به عنوان پول پیش از مستأجرها دریافت می‌کنند. این پول باید در هنگام تخلیه به آنها بازگردانده شود.

در قوانین مالک و مستأجر، مستأجران چه تکالیفی دارند؟

  • مستأجر باید مبلغ تعیین شده در اجاره نامه را به صورت اجارۀ ماهانه به صاحبخانه پرداخت کند. ممکن است در قرارداد اجاره حق فسخ قرارداد در صورت نپرداختن اجاره پیش‌بینی شده باشد. بنابراین مستأجر موظف است که اجاره را به موقع پرداخت کند تا مشکلات تخلیۀ فوری برایش ایجاد نشود.
  • مستأجر مؤظف است که در پایان تاریخ قرارداد ملک موجر را تخلیه کند. در غیر این صورت و با موافقت طرفین، می‌توان با شرایط جدیدی اجاره نامه را تمدید کرد.
  • اگر مستأجر بعد از سکونت متوجه شود که خانه به رنگ آمیزی نیاز دارد، با هماهنگی صاحبخانه می‌تواند این کار را انجام دهد. تعویض لامپ‌ها و کلیدهای برق و قفل درها نیز به عهدۀ مستأجر است.
  • مستأجر بعد از سکونت ملزم به پرداخت حق شارژ ساختمان و قبوض خدماتی آب و… خواهد بود.
  • اگر ملکی که مستأجر دارد نیاز به تعمیر پیدا کرد، مستأجر باید اجازۀ تعمیرات را به موجر بدهد. فرض کنید که در ساختمان نیاز به انجام تعمیرات کلی آسانسور، موتور خانه و… باشد. در چنین مواقعی مستأجر نباید از ورود موجر به ساختمان برای انجام تعمیرات جلوگیری کند.
  • مستأجر باید تمام تلاش خود را برای مراقبت از خانه‌ای که ساکن آن است انجام دهد. درواقع باید به گونه‌ای از ساختمان استفاده کند که خسارتی به آن وارد نشود. در صورت آسیب دیدگی ملک نیز خود مستأجر باید هزینه‌های تعمیرات را پرداخت کند.

مستأجرها در قوانین مالک و مستأجر چه حقوقی دارند؟

  • تمام امکاناتی که در اجاره نامه برای خانه ذکر شده است باید صحیح و سالم در اختیار مستأجر قرار بگیرد. مستأجر به طور کلی حق استفاده از پارکینگ و انباری را دارد. البته ممکن است در قرارداد چیز دیگری ذکر شود و این محل‌ها جزو موارد اجاره محسوب نشوند.
  • در صورتی که مستأجر پول پیش به موجر پرداخته باشد، در هنگام تخلیه باید آن را به‌طور کامل پس بگیرد.
  • اگر محل سکونت مستأجر به تعمیرات کلی نیاز داشت، مستأجر می‌تواند از صاحبخانه بخواهد که این تعمیرات را انجام بدهد.

برای مطالعه مقاله حکم تخلیه فوری چیست؟ کلیک کنید.

صاحبخانه‌ها (موجر) در قوانین مالک و مستأجر چه حقوقی دارند؟

  • موجر حق دارد در قبال خانه‌ای که طبق مبلغ مشخص اجاره داده، از مستأجر اجاره بها دریافت کند.
  • موجر می‌تواند در زمان پایان قرارداد ملک خود را مطالبه و از مستأجر بخواهد که آن را تخلیه کند.
  • همچنین در صورت نیاز ملک به تعمیر، موجر می‌تواند به محل مورد اجاره مراجعه کند.

اگر مستأجر به خانه خسارت وارد کند، تکلیف چیست؟

در قوانین مالک و مستأجر بخشی نیز برای خسارت وارد کردن به خانه توسط مستأجر در نظر گرفته شده است. اگر مستأجر به ملکی که در آن ساکن است خسارت وارد کرد، باید بخش آسیب دیده را تعمیر یا مبلغ خسارت را به موجر پرداخت کند. فرض کنیم که مستأجری شیشه‌های خانه را شکسته یا به بخشی از خانه آسیب رسانده باشد. او موظف است در هنگام تخلیه بخش‌های آسیب دیده را اصلاح و تعمیر کند. همچنین می‌تواند به جای تعمیر، خسارت آن را به صاحبخانه بپردازد. در مواقعی ممکن است مستأجر از پرداخت خسارت خودداری کند. در این صورت موجر می‌تواند برای تخلیه و دریافت خسارت به دادگاه مراجعه کند. دادگاه خسارت موجر را از محل پول پیشی که در دست موجر دارد جبران خواهد کرد.

آیا موجر می‌تواند از مستأجر ضمانت تخلیه بگیرد؟

صاحبخانه در بعضی مواقع می‌تواند برای اطمینان از تخلیۀ خانه در موعد مقرر، از مستأجر چک ضمانت بگیرد. در چنین شرایطی اگر مستأجر ملک را تخلیه نکرد، موجر می‌تواند از دادگاه بخواهد که او را مجبور به تخلیه کند. در هنگام تخلیه نیز موجر باید مبلغ پیش پرداخت را به طور کامل به مستأجر برگرداند.

آیا در قوانین مالک و مستأجر، ملک اجاره‌ای را می‌توان دوباره اجاره داد؟

براساس قوانین مالک و مستأجر، وقتی ملکی اجاره داده می‌شود، درواقع دو مالک دارد. اولین مالک همان موجر است و دومین مالک مستأجر. مستأجر براساس اجاره نامه مالکیت منافع آپارتمان را از آن خود می‌کند. حال سؤال این است که مستأجر می‌تواند مالکیت این منافع را به شخص دیگری منتقل کند؟ یعنی می‌تواند ملکی را که اجاره کرده دوباره به فرد دیگری اجاره دهد؟

مستأجر بعد از اجارۀ ملک، صاحب موقت آن محسوب می‌شود و می‌تواند ملکش را دوباره به فرد دیگری اجاره دهد. مگر اینکه در هنگام عقد اجاره نامه، مالک این اختیار را از او سلب کرده باشد. درواقع ممکن است که صاحبخانه در هنگام قرارداد مکتوب کرده باشد که مستأجر حق اجاره دادن ملک را ندارد. در این صورت نیز مستأجر نخواهد توانست ملکی را که اجاره کرده، مجدداً به کسی اجاره دهد.

آیا مستأجر می‌تواند قرارداد اجاره را فسخ کند؟

در بعضی از اجاره نامه‌ها بند و شرطی برای فسخ قرارداد اجاره از سوی مستأجر وجود دارد. براساس این بند مستأجر موظف است که یک ماه قبل از فسخ اجاره، به موجر خبر دهد. در این صورت می‌توانند تسویه حساب کنند و قرارداد نیز فسخ خواهد شد. در چنین شرایطی موجر پول پیش و چک ضمانتی را به مستأجر تحویل می‌دهد و قرارداد فسخ می‌شود.

در بعضی مواقع ممکن است مشخصات خانه با چیزی که موجر در قرارداد ادعا کرده است مغایرت داشته باشد. مثلاً خانه سیستم گرمایشی و سرمایشی ادعا شده در قرارداد را نداشته باشد. یا با اینکه درقرارداد ذکر شده خانه ۱۰۰ متری است، ۷۰ متر باشد. در این مواقع و با استناد به قوانین مالک و مستأجر، مستأجر می‌تواند قرارداد را فسخ کند. لازم به ذکر است که مراجعه به دادگاه برای فسخ اجاره ضروری خواهد بود.

آیا موجر می‌تواند قرارداد اجاره را فسخ کند؟

اگر مستأجر محل اجاره را تبدیل به جایی کند که کاربری سابقش را نقض کرده، موجر حق فسخ قرارداد را دارد. مثلاً ممکن است مستأجر محل اجاره را تبدیل به جایی برای انجام اعمال خلاف قانون کرده باشد. در این صورت موجر می‌تواند از دادگاه بخواهد که قرارداد اجاره را فسخ کند. همچنین ممکن است مستأجر به‌گونه‌ای از مال مورد اجاره استفاده کند که به آن خسارت برساند. در این شرایط نیز موجر می‌تواند تقاضای فسخ قرارداد را به دادگاه ارائه کند. اگر منع مستأجر از این عمل برای دادگاه ممکن نشد، قرارداد اجاره را فسخ خواهد کرد.

آیا موجر و مستأجر می‌توانند توافق کنند که قرارداد فسخ شود؟

بله. به توافق موجر و مستأجر برای به هم زدن عقد اجاره «اقاله» گفته می‌شوند. با توافق دو طرف معمولاً هر قراردادی را می‌توان پیش از موعد فسخ کرد.

آیا مستأجر می‌تواند مدت تخلیۀ ملک را تمدید کند؟

ممکن است مهلت اجاره نامه تمام شود و مستأجر نتواند بنا به دلایلی ملک را سر موعد تخلیه کند. در این صورت قوانین مالک و مستأجر دو راه را به موجر پیشنهاد می‌کند. موجر می‌تواند به دادگاه مراجعه کند تا دادگاه مستأجر را مجبور به تخلیه کند. اگر مستأجر از دادگاه تقاضای مهلت کرد، دادگاه با بررسی وضعیت، معمولاً مهلتی یک ماهه به او خواهد داد. در این صورت مستأجر باید اجاره بهای آن یک ماه را نیز به موجر بپردازد.

 ۵ مورد از مهم‌ترین قوانین مالک و مستأجر

  1. ممکن است مستأجر هزینه‌هایی غیر ضروری و اضافی برای ملک بکند. مثلاً تزئیناتی که قابل جدا شدن از ملک نیست به آن اضافه کند. در صورتی که مالک راضی به این کار نبوده باشد، مستأجر نمی‌تواند هزینه‌های این کار را از او مطالبه کند.
  2. ممکن است محل سکونت مستأجر به دلایلی مثل زلزله تخریب شود یا آسیب جدی ببیند. طبق ماده ۴۸۳ قانون مدنی در چنین مواقعی مستأجر مکلف به پرداخت اجاره بها نیست. او می‌تواند پول ودیعۀ خود را نیز از موجر بگیرد و محل دیگری را اجاره کند.
  3. مدت زمانی قرارداد حتماً باید در اجاره نامه قید شود. در غیر این صورت آن اجاره نامه باطل است و اعتباری ندارد. اثر باطل بودن اجاره نامه متوجه مستأجر است. یعنی ممکن است به ناحق محکوم به پرداخت خسارت‌هایی شود که مستند به او نیست. بنابراین دقت کنید که مدت زمان اجاره حتماً در قرارداد ذکر شده باشد.
  4. براساس ماده ۴۷۸ قانون مدنی اگر مال مورد اجاره معیوب باشد، مستأجر می‌تواند قرارداد را فسخ کند. اما اگر موجر بپذیرد که عیوب را تعمیر و رفع کند، مستأجر حق فسخی نخواهد داشت.
  5. ممکن است موجر پیش از پایان زمان قرارداد فوت کند. در این صورت قرارداد اجاره تا زمان پایان آن پابرجا خواهد بود. مگر اینکه از همان ابتدا در قرارداد درج شده باشد که با فوت موجر، قرارداد فسخ می‌شود. همچنین با فوت مستأجر نیز قرارداد اجاره به وراث وی خواهد رسید.


:: برچسب‌ها: قوانین مالک و مستاجر ,
:: بازدید از این مطلب : 111
|
امتیاز مطلب : 55
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
ن : تیم برنامه نویسی استارین وب
ت : جمعه 14 بهمن 1401
.

تهیۀ مسکن این روزها به دغدغه و چالش بسیاری از خانواده‌ها تبدیل شده است. اغلب افراد جامعه با مفهوم اجاره‌نشینی آشنا هستند. حتی اگر در حال حاضر صاحبخانه باشند، به احتمال زیاد قبلاً تجربۀ مستأجری را داشته‌اند. این مسئله در شهرهای بزرگ بیشتر و رایج‌تر است. چون خرید خانه در شهرهای بزرگ به دلیل بالا بودن قیمت‌ها سخت‌تر است. حال که اجاره‌نشینی به این میزان زیاد است، هر مستأجر و صاحبخانه‌ای باید با قوانین مالک و مستأجر آشنا باشند. نکات حقوقی مهمی در زمینۀ قراردادهای اجاره وجود دارد که دانستن آنها ضروری است.

معنای اجاره از نظر حقوقی چیست؟

اجاره از نظر حقوقی قراردادی است که به موجب آن مستأجر مالک منافع عین موجر به مدت معینی می‌شود.

در این تعریف به اجاره دهنده موجر، به اجاره کننده مستأجر و به مورد اجاره عین گفته شده است.

اجاره ‌نامه‌ها چه انواعی دارند؟

به طور کلی در قانون سه نوع اجاره نامه تعریف و تأیید شده است. اجاره نامه‌ها یا مسکونی هستند یا تجاری و یا محل‌هایی مثل درمانگاه، مؤسسۀ خیریه و… . دستۀ سوم هم درواقع زیرمجموعه‌ای از اجاره‌ نامه‌های مسکونی به حساب می‌آیند.

اگر مستأجر و موجر با هم به توافق برسند و قراردادی را امضا کنند، براساس قانون مستأجر موظف به پرداخت مبلغی به موجر به‌عنوان اجاره خواهد شد. پرداخت اجاره موجب شناخته شدن مستأجر به‌عنوان مالک منافع عین مورد اجاره است. در این صورت است که قوانین مالک و مستأجر مصداق پیدا می‌کند و می‌توان براساس آنها رفتار کرد.

برای مطالعه مقاله کارهای حقوقی و ضروری که قبل و بعد از خرید ملک باید انجام دهیم! کلیک کنید.

اجاره نامه چه ویژگی‌ها و بخش‌ها‌یی دارد؟

قرارداد اجاره ویژگی‌هایی دارد که هر دو طرف در هنگام عقد قرارداد باید به آن توجه کنند. در ادامه به بخش‌ها مهم و اصلی قوانین مالک و مستأجر پرداخته‌ایم.

  • موجر باید در هنگام آپارتمان، مغازه و… صاحب آنها باشد. در نتیجه کسی غیر از مالک و وکیل او  نمی‌تواند جایی را به فرد دیگر اجاره دهد.
  • مدت اجاره باید از پیش معین باشد. معمولاً زمان اجاره‌ها را یک ساله تعیین می‌کنند.
  • موجر و مستأجر باید در هنگام امضای قرارداد، عاقل و بالغ باشند. بنابراین نتیجه می‌گیریم که افراد مجنون و کودکان نمی‌توانند ملکی را بخرند یا اجاره کنند. کار معاملۀ دارایی این افراد نیز معمولاً توسط قیم قانونی انجام می‌شود
  • اگر طرفین قرارداد دربارۀ مفاد آن به توافق برسند، باید قراردادشان را مکتوب کنند. براساس قوانین مالک و مستأجر مصوب در سال ۱۳۷۶، قرارداد اجاره به صورت مکتوب تنظیم شود. همچنین دو نفر شاهد هم باید زیر این قرارداد را امضا کنند. قرارداد اجاره باید در دو نسخه تنظیم شود که طرفین بتوانند از امتیازات قانون روابط موجر و مستأجر استفاده کنند. در صورتی که طرفین معامله قرارداد مکتوب تنظیم نکنند در آینده با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد.

صاحبخانه بعد از عقد قرارداد اجاره چه کاری باید انجام دهد؟

براساس قوانین مالک و مستأجر، صاحبخانه بلافاصله بعد از عقد اجاره نامه باید ملک را تحویل مستأجر بدهد. تعمیرات اساسی منزل مثل تعمیر آسانسور، ایزوگام پشت بام، تعمیر سیستم گرمایشی و سرمایشی نیز به عهدۀ صاحبخانه‌هاست. تمامی این کارها باید قبل از سکونت مستأجر انجام شود و خانه سالم و تمیز به مستأجر تحویل داده شود. صاحبخانه‌ها در هنگام قرارداد معمولاً مبلغی را به عنوان پول پیش از مستأجرها دریافت می‌کنند. این پول باید در هنگام تخلیه به آنها بازگردانده شود.

در قوانین مالک و مستأجر، مستأجران چه تکالیفی دارند؟

  • مستأجر باید مبلغ تعیین شده در اجاره نامه را به صورت اجارۀ ماهانه به صاحبخانه پرداخت کند. ممکن است در قرارداد اجاره حق فسخ قرارداد در صورت نپرداختن اجاره پیش‌بینی شده باشد. بنابراین مستأجر موظف است که اجاره را به موقع پرداخت کند تا مشکلات تخلیۀ فوری برایش ایجاد نشود.
  • مستأجر مؤظف است که در پایان تاریخ قرارداد ملک موجر را تخلیه کند. در غیر این صورت و با موافقت طرفین، می‌توان با شرایط جدیدی اجاره نامه را تمدید کرد.
  • اگر مستأجر بعد از سکونت متوجه شود که خانه به رنگ آمیزی نیاز دارد، با هماهنگی صاحبخانه می‌تواند این کار را انجام دهد. تعویض لامپ‌ها و کلیدهای برق و قفل درها نیز به عهدۀ مستأجر است.
  • مستأجر بعد از سکونت ملزم به پرداخت حق شارژ ساختمان و قبوض خدماتی آب و… خواهد بود.
  • اگر ملکی که مستأجر دارد نیاز به تعمیر پیدا کرد، مستأجر باید اجازۀ تعمیرات را به موجر بدهد. فرض کنید که در ساختمان نیاز به انجام تعمیرات کلی آسانسور، موتور خانه و… باشد. در چنین مواقعی مستأجر نباید از ورود موجر به ساختمان برای انجام تعمیرات جلوگیری کند.
  • مستأجر باید تمام تلاش خود را برای مراقبت از خانه‌ای که ساکن آن است انجام دهد. درواقع باید به گونه‌ای از ساختمان استفاده کند که خسارتی به آن وارد نشود. در صورت آسیب دیدگی ملک نیز خود مستأجر باید هزینه‌های تعمیرات را پرداخت کند.

مستأجرها در قوانین مالک و مستأجر چه حقوقی دارند؟

  • تمام امکاناتی که در اجاره نامه برای خانه ذکر شده است باید صحیح و سالم در اختیار مستأجر قرار بگیرد. مستأجر به طور کلی حق استفاده از پارکینگ و انباری را دارد. البته ممکن است در قرارداد چیز دیگری ذکر شود و این محل‌ها جزو موارد اجاره محسوب نشوند.
  • در صورتی که مستأجر پول پیش به موجر پرداخته باشد، در هنگام تخلیه باید آن را به‌طور کامل پس بگیرد.
  • اگر محل سکونت مستأجر به تعمیرات کلی نیاز داشت، مستأجر می‌تواند از صاحبخانه بخواهد که این تعمیرات را انجام بدهد.

برای مطالعه مقاله حکم تخلیه فوری چیست؟ کلیک کنید.

صاحبخانه‌ها (موجر) در قوانین مالک و مستأجر چه حقوقی دارند؟

  • موجر حق دارد در قبال خانه‌ای که طبق مبلغ مشخص اجاره داده، از مستأجر اجاره بها دریافت کند.
  • موجر می‌تواند در زمان پایان قرارداد ملک خود را مطالبه و از مستأجر بخواهد که آن را تخلیه کند.
  • همچنین در صورت نیاز ملک به تعمیر، موجر می‌تواند به محل مورد اجاره مراجعه کند.

اگر مستأجر به خانه خسارت وارد کند، تکلیف چیست؟

در قوانین مالک و مستأجر بخشی نیز برای خسارت وارد کردن به خانه توسط مستأجر در نظر گرفته شده است. اگر مستأجر به ملکی که در آن ساکن است خسارت وارد کرد، باید بخش آسیب دیده را تعمیر یا مبلغ خسارت را به موجر پرداخت کند. فرض کنیم که مستأجری شیشه‌های خانه را شکسته یا به بخشی از خانه آسیب رسانده باشد. او موظف است در هنگام تخلیه بخش‌های آسیب دیده را اصلاح و تعمیر کند. همچنین می‌تواند به جای تعمیر، خسارت آن را به صاحبخانه بپردازد. در مواقعی ممکن است مستأجر از پرداخت خسارت خودداری کند. در این صورت موجر می‌تواند برای تخلیه و دریافت خسارت به دادگاه مراجعه کند. دادگاه خسارت موجر را از محل پول پیشی که در دست موجر دارد جبران خواهد کرد.

آیا موجر می‌تواند از مستأجر ضمانت تخلیه بگیرد؟

صاحبخانه در بعضی مواقع می‌تواند برای اطمینان از تخلیۀ خانه در موعد مقرر، از مستأجر چک ضمانت بگیرد. در چنین شرایطی اگر مستأجر ملک را تخلیه نکرد، موجر می‌تواند از دادگاه بخواهد که او را مجبور به تخلیه کند. در هنگام تخلیه نیز موجر باید مبلغ پیش پرداخت را به طور کامل به مستأجر برگرداند.

آیا در قوانین مالک و مستأجر، ملک اجاره‌ای را می‌توان دوباره اجاره داد؟

براساس قوانین مالک و مستأجر، وقتی ملکی اجاره داده می‌شود، درواقع دو مالک دارد. اولین مالک همان موجر است و دومین مالک مستأجر. مستأجر براساس اجاره نامه مالکیت منافع آپارتمان را از آن خود می‌کند. حال سؤال این است که مستأجر می‌تواند مالکیت این منافع را به شخص دیگری منتقل کند؟ یعنی می‌تواند ملکی را که اجاره کرده دوباره به فرد دیگری اجاره دهد؟

مستأجر بعد از اجارۀ ملک، صاحب موقت آن محسوب می‌شود و می‌تواند ملکش را دوباره به فرد دیگری اجاره دهد. مگر اینکه در هنگام عقد اجاره نامه، مالک این اختیار را از او سلب کرده باشد. درواقع ممکن است که صاحبخانه در هنگام قرارداد مکتوب کرده باشد که مستأجر حق اجاره دادن ملک را ندارد. در این صورت نیز مستأجر نخواهد توانست ملکی را که اجاره کرده، مجدداً به کسی اجاره دهد.

آیا مستأجر می‌تواند قرارداد اجاره را فسخ کند؟

در بعضی از اجاره نامه‌ها بند و شرطی برای فسخ قرارداد اجاره از سوی مستأجر وجود دارد. براساس این بند مستأجر موظف است که یک ماه قبل از فسخ اجاره، به موجر خبر دهد. در این صورت می‌توانند تسویه حساب کنند و قرارداد نیز فسخ خواهد شد. در چنین شرایطی موجر پول پیش و چک ضمانتی را به مستأجر تحویل می‌دهد و قرارداد فسخ می‌شود.

در بعضی مواقع ممکن است مشخصات خانه با چیزی که موجر در قرارداد ادعا کرده است مغایرت داشته باشد. مثلاً خانه سیستم گرمایشی و سرمایشی ادعا شده در قرارداد را نداشته باشد. یا با اینکه درقرارداد ذکر شده خانه ۱۰۰ متری است، ۷۰ متر باشد. در این مواقع و با استناد به قوانین مالک و مستأجر، مستأجر می‌تواند قرارداد را فسخ کند. لازم به ذکر است که مراجعه به دادگاه برای فسخ اجاره ضروری خواهد بود.

آیا موجر می‌تواند قرارداد اجاره را فسخ کند؟

اگر مستأجر محل اجاره را تبدیل به جایی کند که کاربری سابقش را نقض کرده، موجر حق فسخ قرارداد را دارد. مثلاً ممکن است مستأجر محل اجاره را تبدیل به جایی برای انجام اعمال خلاف قانون کرده باشد. در این صورت موجر می‌تواند از دادگاه بخواهد که قرارداد اجاره را فسخ کند. همچنین ممکن است مستأجر به‌گونه‌ای از مال مورد اجاره استفاده کند که به آن خسارت برساند. در این شرایط نیز موجر می‌تواند تقاضای فسخ قرارداد را به دادگاه ارائه کند. اگر منع مستأجر از این عمل برای دادگاه ممکن نشد، قرارداد اجاره را فسخ خواهد کرد.

آیا موجر و مستأجر می‌توانند توافق کنند که قرارداد فسخ شود؟

بله. به توافق موجر و مستأجر برای به هم زدن عقد اجاره «اقاله» گفته می‌شوند. با توافق دو طرف معمولاً هر قراردادی را می‌توان پیش از موعد فسخ کرد.

آیا مستأجر می‌تواند مدت تخلیۀ ملک را تمدید کند؟

ممکن است مهلت اجاره نامه تمام شود و مستأجر نتواند بنا به دلایلی ملک را سر موعد تخلیه کند. در این صورت قوانین مالک و مستأجر دو راه را به موجر پیشنهاد می‌کند. موجر می‌تواند به دادگاه مراجعه کند تا دادگاه مستأجر را مجبور به تخلیه کند. اگر مستأجر از دادگاه تقاضای مهلت کرد، دادگاه با بررسی وضعیت، معمولاً مهلتی یک ماهه به او خواهد داد. در این صورت مستأجر باید اجاره بهای آن یک ماه را نیز به موجر بپردازد.

 ۵ مورد از مهم‌ترین قوانین مالک و مستأجر

  1. ممکن است مستأجر هزینه‌هایی غیر ضروری و اضافی برای ملک بکند. مثلاً تزئیناتی که قابل جدا شدن از ملک نیست به آن اضافه کند. در صورتی که مالک راضی به این کار نبوده باشد، مستأجر نمی‌تواند هزینه‌های این کار را از او مطالبه کند.
  2. ممکن است محل سکونت مستأجر به دلایلی مثل زلزله تخریب شود یا آسیب جدی ببیند. طبق ماده ۴۸۳ قانون مدنی در چنین مواقعی مستأجر مکلف به پرداخت اجاره بها نیست. او می‌تواند پول ودیعۀ خود را نیز از موجر بگیرد و محل دیگری را اجاره کند.
  3. مدت زمانی قرارداد حتماً باید در اجاره نامه قید شود. در غیر این صورت آن اجاره نامه باطل است و اعتباری ندارد. اثر باطل بودن اجاره نامه متوجه مستأجر است. یعنی ممکن است به ناحق محکوم به پرداخت خسارت‌هایی شود که مستند به او نیست. بنابراین دقت کنید که مدت زمان اجاره حتماً در قرارداد ذکر شده باشد.
  4. براساس ماده ۴۷۸ قانون مدنی اگر مال مورد اجاره معیوب باشد، مستأجر می‌تواند قرارداد را فسخ کند. اما اگر موجر بپذیرد که عیوب را تعمیر و رفع کند، مستأجر حق فسخی نخواهد داشت.
  5. ممکن است موجر پیش از پایان زمان قرارداد فوت کند. در این صورت قرارداد اجاره تا زمان پایان آن پابرجا خواهد بود. مگر اینکه از همان ابتدا در قرارداد درج شده باشد که با فوت موجر، قرارداد فسخ می‌شود. همچنین با فوت مستأجر نیز قرارداد اجاره به وراث وی خواهد رسید.


:: برچسب‌ها: قوانین مالک و مستاجر ,
:: بازدید از این مطلب : 112
|
امتیاز مطلب : 55
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
ن : تیم برنامه نویسی استارین وب
ت : جمعه 14 بهمن 1401
.

شروط ضمن عقد در واقع امکانی است که قانونگذار در اختیار افراد قرار داده که عقد و قرارداد مورد نظر را به میل، خواسته و انتظارات خود نزدیک نمایند.بر اساس قانون مدنی ایران، ازدواج یک عقد لازم الاجرا است که در پی آن هر یک از زن و مرد قهراً شروط و تعهداتی را متحمل می‌شوند و در عین حال از حقوقی هم برخوردار هستند.شرایط عقد نکاح یا جزء اقتضای ذات عقد هستند که غیر قابل خدشه و عدول محسوب می شوند یا جزء شرایط قانونی هستند که گاهی می شود بر خلاف آن توافق نمود یا جزء شرایط ضمن عقد که در صورت مباح، قانونی و مشروع بودن می توان ضمن عقد جهت تکمیل و غنا عقد درج نمود که درین میان جایگاه شروط ضمن عقد نیز قابل توجه است. ازین جهت که میتوان با اعمال و استفاده بجا ازین امکان حقوقی که در انحصار مرد بوده است را در جهت تساوی حقوق به زن هم داد.

برای مطالعه مقاله الزام به تمکین زوجه (زن) و همه چیز در مورد آن کلیک کنید.

چند نکته در خصوص شروط ضمن عقد نکاح

  • از سال ۱۳۶۰ به بعد در سند ازدواج، شروطی به عنوان «شرط ضمن‌العقد» پیش‌بینی شد که سردفتر مكلف است قبل از اجرای صیغه عقد آنها را برای زوجین قرائت و در صورت ضرورت مفهومشان را برای آنها بیان کند تا طرفین با آگاهی كامل ذیل شروط مورد قبول خود را امضا کنند.
  •  زوجین می‌توانند طبق ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی ایران علاوه بر شروط چاپ‌شده در قباله نكاحیه هر شرطی را كه مایلند به عقدنامه اضافه کرده و با امضای خود آن را الزام‌آور کنند.
  •  در قانون مدنی، شوهر در برابر زن دارای حقوق و اختیاراتی است كه زن فاقد آن است، از جمله طلاق دادن زن، ازدواج مجدد، تعیین محل سكونت و زندگی خانوادگی و … اگر چه این حقوق همراه با تكالیفی است كه شوهر در برابر زن و خانواده خود دارد، اما ممكن است برخی مردان از این حقوق قانونی سوءاستفاده کنند، بنابراین طبق مجوز قانون مدنی زنان نیز می‌توانند با استفاده از شروط ضمن‌العقد تا حدودی محرومیت‌های قانونی خود را جبران كنند که این راه‌حل در ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی بیان شده است:
  • «طرفین عقد می‌توانند هر شرطی كه مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر مطرح کنند، مثل اینكه شرط شود هرگاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غایب شود، یا ترک انفاق کند یا علیه حیات زن سوءقصد كند یا سوءرفتاری کند كه زندگی آنها با یكدیگر غیرقابل تحمل شود، زن وكیل و وكیل در توكیل باشد كه پس از اثبات تحقق شرط در محكمه نهایی خود را مطلقه سازد.»آنچه در ماده ذكر شده، جنبه تمثیلی دارد و زوجین می‌توانند “هر شرط” دیگری نیز برای حق طلاق زن تعیین كنند، از جمله اعتیاد یا محكوم شدن به حبس بیش از مدت معین.
  • توضیح این نكته ضروری است كه شرط مخالف مقتضای عقد شرطی است كه با فلسفه عقد در تضاد است که البته در این مورد نظرات مختلفی وجود دارد. بعضی از فقها عقیده دارند فلسفه عقد ازدواج، تشكیل خانواده و تمتع جنسی زوجین از یكدیگر است، در حالی که اجماع فقها بر این است که زن می‌تواند شرط عدم رابطه جنسی بگذارد و منع شرعی ندارد.
  • شرط موافق مقتضای عقد شرطی است كه با مقتضای عقد مخالف نبوده و در صورت توافق طرفین می‌توان آن را جایگزین قانون کرد.آشنایی با این راه‌حل به زنان اجازه می‌دهد تا زمانی كه قوانین اصلاح شود، از این شروط برای جبران كمبودهای حقوقی خود استفاده كنند و در صورت بروز اختلاف تا حدودی از حقوق خود دفاع كنند.
  •  از سال ۱۳۶۰ به بعد در سند ازدواج كه از طرف اداره ثبت اسناد چاپ می‌شود، شروطی به عنوان «شرط ضمن‌العقد» پیش‌بینی شده و سردفتر مكلف است قبل از اجرای صیغه عقد آنها را برای زوجین قرائت و مفهوم آنها را به زوجین برساند تا هر شرطی كه مورد قبول آنها است، امضا کنند.
  • باید افزود كه زوجین می‌توانند علاوه بر شروط چاپ شده در قباله نكاحیه هر شرطی را كه مایل باشند و خلاف مقتضای عقد نباشد، به آن اضافه كنند، از جمله زن می‌تواند شرط كند كه اجازه خروج از كشور را دارد و مرد نمی‌تواند مانع از خروج او شود یا زن حق انتخاب مسكن یا ادامه تحصیل و اشتغال به كار و حق حضانت اطفال در صورت وقوع طلاق را داشته باشد.

شروط  قابل درج در قسمت توضیحات عقدنامه

این شروط به طور چاپی در عقدنامه های ازدواج وجود نداند ولی می توان در قسمت توضیحات آنها را نوشت :

الف) شرط تحصیل

زوج، زوجه را در ادامه تحصیل تا هر مرحله كه زوجه لازم بداند و در هر كجا كه شرایط ایجاب کند، مخیر 
می‌سازد.

ب) شرط اشتغال

مطابق قانون، اگر شغل زن منافی با مصالح خانواده یا حیثیت شوهر یا زن باشد، مرد می‌تواند همسر خود را از آن شغل منع كند. با توجه به این كه امكان تفسیرهای مختلف از این متن قانونی وجود دارد، گنجاندن عبارت زیر در سند ازدواج پیشنهاد می‌شود: زوج، زوجه را در اشتغال به هر شغلی كه مایل باشد، در هر كجا كه شرایط ایجاب کند، مخیر می‌سازد.
 

ج) شرط وكالت زوجه در صدور جواز خروج از كشور

 مطابق قانون گذرنامه، زنان متأهل فقط با اجاره‌ كتبی همسر خود می‌توانند از كشور خارج شوند.

  • با توجه به اینكه این مسأله در عمل مشكلات فراوانی را ایجاد می‌كند، “عبارت زوج به زوجه، وكالت بلاعزل می‌دهد كه با همه اختیارات قانونی بدون نیاز به اجازه شفاهی یا كتبی مجدد شوهر، از كشور خارج شود. تعیین مدت، مقصد و شرایط مربوط به مسافرت به خارج از كشور به صلاحدید خود زن است” به منزله‌ شرط در حین عقد ازدواج پیشنهاد می‌شود.

د) شرط تقسیم اموال موجود میان شوهر و زن پس از جدایی

زوج متعهد می‌شود هنگام جدایی اعم از آن كه به درخواست مرد باشد یا به درخواست زن  نیمی از دارایی موجود خود را اعم از منقول و غیرمنقول كه طی مدت ازدواج به دست آورده است به زن منتقل کند.بر این اساس، زوج ضمن عقد ازدواج متعهد می‌شود كه هر گاه طلاق به‌درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسرداری یا سوءاخلاق و رفتار او نباشد، زوج موظف است تا نصف دارایی موجود را كه در ایام زناشویی با او به‌ دست آورده یا معادل آن را طبق نظر دادگاه، بلاعوض به زوجه منتقل کند. 

هـ) حضانت فرزندان پس از طلاق

 زوجین ضمن عقد خارج لازمی توافق ‌کنند اولویت در حضانت فرزند یا فرزندان مشترک در صورت طلاق با مادر باشد یا زوجین ضمن عقد خارج لازمی توافق کنند حضانت فرزند یا فرزندان مشترک در صورت طلاق با هر کدام از والدین خواهد بود که بنا بر مصلحت طفل باشد. تعیین مصلحت طفل بر عهده کارشناس یا داور مرضی‌الطرفین خواهد بود.

برای مطالعه مقاله مراحل طلاق از طرف زن! کلیک کنید.

و) شرط وكالت مطلق زوجه در طلاق

 زوج به زوجه وكالت بلاعزل با حق توكیل به غیر می‌دهد تا زوجه در هر زمان و تحت هر شرایطی از جانب زوج، به مطلقه کردن خود از قید زوجیت زوج به هر طریق اعم از اخذ یا بذل مهریه اقدام کند.

شروط ضمن عقدی که برای زوجه حق طلاق ایجاد می کند 

الف ـ استنكاف شوهر از دادن نفقه به مدت ۶ ماه به هر عنوان و عدم امكان الزام او به تأدیه نفقه همچنین در موردی كه شوهر سایر حقوق واجبه زن را به مدت ۶ ماه ایفا نكند و اجبار او به ایفا هم ممكن نباشد.

ب ـ سوء رفتار یا سوء معاشرت زوج به حدی كه ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل کند.

ج ـ ابتلای زوج به امراض صعب‌العلاج به نحوی كه دوام زناشویی برای زوجه مخاطره‌انگیز باشد.

د ـ جنون زوج در مواردی كه فسخ نكاح شرعا ممكن نباشد. (منظور جنون ادواری است.)

هـ ـ عدم رعایت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی كه طبق نظر دادگاه صالح، منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد (مثلا زوج گدایی كند)

و ـ محكومیت شوهر به حكم قطعی به مجازات ۵ سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی كه مجموعا منتهی به ۵ سال یا بیشتر بازداشت شود و حكم مجازات در حال اجرا باشد. در تمام این موارد، در صورتی حق طرح دعوای طلاق برای زن ایجاد می‌شود كه حكم قطعی محكومیت شوهر صادر شود و مرد در زندان باشد.

ز ـ ابتلای زوج به هرگونه اعتیاد مضری كه به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار کند.

ح ـ زوج، زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترك كند (تشخیص ترك زندگی خانوادگی و تشخیص عذر موجه با دادگاه است) یا ۶ ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت كند.
ط ـ محكومیت قطعی زوج در اثر ارتكاب جرم و اجرای هرگونه مجازات اعم از حد و تعزیر در اثر ارتكاب جرمی كه مغایر با حیثیت خانوادگی و شئون زوجه باشد. تشخیص اینكه مجازات مغایر با حیثیت خانوادگی بوده، با توجه به وضع و موقعیت زوجه و عرف و موازین دیگر با دادگاه است.

ی ـ در صورتی كه پس از گذشت ۵ سال، زوجه از شوهر خود به جهت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر صاحب فرزند نشود.
ك ـ در صورتی كه زوج مفقودالاثر شود و ظرف ۶ ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود.
هـ ـ زوج بدون رضایت زوجه همسر دیگری اختیار كند یا به تشخیص دادگاه بین همسران خود به عدالت رفتار نکند.

کاربرد شرایط مندرج در قباله ازدواج

پرسشی که در اینجا مطرح می شود، این است که‌ آیا صرف عمل نکردن مرد به هر یک از این شرایط می‌تواند دلیلی برای زن محسوب شود تا بر مبنای آن درخواست طلاق کند؟ آیا زن به راحتی می‌تواند طلاق بگیرد؟ یا اینکه تمامی مراحل قانونی طلاق را باید مانند سایر موارد عادی طی کند؟در پاسخ به این پرسش باید گفت که با تحقق یکی از این شرایط و اثبات آن در دادگاه، زن می‌تواند با استفاده از وکالت ضمن عقد با مراجعه به دادگاه خانواده و طی تشریفات قانونی از جمله داوری و قطعیت آن نسبت به اجرای طلاق اقدام کند.

شروط ضمن عقد یا مهریه؟

در خصوص این سوال نمی‌توان پاسخ قاطعی داد در واقع مهریه و شروط ضمن عقد هر کدام ماهیت جداگانه‌ای دارند و ممکن است هر کس با توجه به شرایط خود تعیین کند که کدام یک برای وی مناسب تر است البته شما می‌توانید هر دو را در کنار هم داشته باشید که غالباً هم توصیه می‌گردد به هر دو توجه داشته باشید و مهریه را کاملاً حذف نکنید یا اینکه شروط ضمن عقد را به کلی نادیده نگیرید.

اما پیشنهاد ما این است که اگر در خصوص شروط ضمن عقد به توافق مناسبی رسیدید به گونه‌ای که بسیاری از خواسته‌های خود را توانستید با این شروط به دست آورید از تعیین مهریه‌های سنگین خودداری کنید.

لازم به ذکر است که عده‌ای تصور می‌کنند که شروط ضمن عقد شروطی است که صرفاً به نفع خانم‌ها است، اما همان طور که ملاحظه نمودید این تصور غلط است و بسیاری از این شروط می‌تواند به گونه‌ای تنظیم شود که نفع هر دو طرف را تامین کند.

متن شروط درخواستی خود را از قبل تهیه کنید و در اختیار محضر دار قرار دهید علاوه بر این بعد از عقد هم می‌توانید به یکی از دفتر خانه‌های ثبت اسناد رسمی مراجعه کنید و شروط را در آن جا هم به ثبت برسانید، چون ضمانت اجرای ثبت در دفتر ثبت اسناد رسمی معمولاً بالاتر است.

علاوه بر این در تنظیم شروط مذکور حتماً از یک وکیل کمک بگیرید، چون عباراتی که در عقدنامه‌ها ذکر می‌گردند اهمیت بسیار بالایی دارند و ذکر یا عدم ذکر یک عبارت، می‌تواند نتایج بسیار متفاوتی در بر داشته باشد.



:: برچسب‌ها: شروط ضمن عقد ,
:: بازدید از این مطلب : 103
|
امتیاز مطلب : 55
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
ن : تیم برنامه نویسی استارین وب
ت : جمعه 14 بهمن 1401
.

فسخ نکاح چیست؟

یکی از روش‌های بر هم زدن ازدواج است. هنگامی که بنا بر دلایلی ازدواج موجب زیان فاحش یکی از طرفین باشد، به منظور رهایی او از قید ازدواج می‌توان با شرایطی ازدواج را فسخ نمود. فسخ نکاح دشواری‌ها و محدودیت‌های طلاق را ندارد.
مصلحت و ضرورت استمرار و دوام و ثبات خانواده اقتضای این را دارد که زوجین به راحتی نتوانند ازدواج را برهم زنند؛ اما قانونگذار برای جلوگیری از ضرر و زیان همسری که در معرض عیوب پراهمیت قرار می‌گیرد، به طور صریح و مشخص موارد فسخ نکاح را معین کرده است.

فسخ نکاح ، در ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی، به عنوان یکی از راه های پایان دادن به عقد نکاح پیش بینی شده است. به موجب این ماده، عقد نکاح دائم به فسخ یا طلاق منحل می شود . بر این اساس ، یکی از مواردی که به موجب آن ، عقد نکاح می تواند انحلال پیدا کرده و زوجین از هم جدا شوند ، فسخ نکاح می باشد .

بنابراین ، در پاسخ به این سوال که فسخ نکاح چیست ؟ می توان گفت ، فسخ نکاح ، به معنای پایان دادن یک طرفه به عقد نکاح و به دلیل وجود یکی از عیوب مصرح قانونی در هر یک از زن و شوهر می باشد . پس از پاسخ به این سوال که فسخ نکاح چیست ، در ادامه به بیان نکات مهم مربوط به فسخ نکاح می پردازیم :

به طور کلی فسخ نکاح ، زمانی می تواند مورد تقاضای زن یا مرد قرار بگیرد که یکی از عیوبی که مطابق فقه و قانون مدنی بری هر کدام از آنها شناخته شده اند ، وجود داشته باشد . یعنی ، فسخ نکاح ، فقط در صورتی است که عیوب مذکور در زن یا مرد به اثبات برسد .

همانطور که از این ماده ، مشخص است ، شرایط فسخ نکاح با طلاق متفاوت است و هر کدام از آنها شرایط و آثار ویژه خود را دارند . به عنوان مثال ، اگر یکی از زوجین بخواهد ازدواج را فسخ کند ، باید یکی از موارد فسخ نکاح را در مورد طرف مقابل به دادگاه ثابت کند ، اما در طلاق ، اثبات این موارد ضرورتی ندارد .

اگر هر یک از طرفین ، قبل از عقد بداند که طرف مقابل ، یکی از عیوب مذکور در قانون را دارد ، دیگر بعد از عقد نکاح ، حق فسخ را نخواهد داشت . به دلیل اینکه مبنای ایجاد حق فسخ ، آن است که اشخاص ، دچار ضرری نادانسته و ناخواسته از جانب طرف دیگر نشوند . حال ، اگر خود شخص با علم و آگاهی نسبت به عیوب طرف مقابل ، اقدام به انعقاد عقد کرده باشد ، دیگر نمی توان حق فسخی را برای او در نظر گرفت .

برای مطالعه مقاله همه چیز درباره شروط ضمن عقد! کلیک کنید.

حق فسخ باید فورا اعمال و اجرا شود . به همین دلیل ، در صورتی که یکی از زوجین متوجه بشود که طرف مقابل ، دارای یکی از عیوب مذکور در قانون مدنی است ، همان وقت باید اقدام به فسخ نکاح کند . به عبارت دیگر ، نمی توان پس از گذشت مدت زمان زیادی از عقد ازدواج ، عقد را بر مبنای موارد حق فسخ ، فسخ نمود .

تفاوت‌های موجود بین فسخ نکاح و طلاق:

۱- طلاق منوط به تشریفات خاصی است، مثل اجرای صیغه مخصوص و حضور دو شاهد عادل (مرد). ولی فسخ نکاح تنها به اراده صاحب حق انجام می‌پذیرد (ماده ۱۱۳۲ قانون مدنی) و تنها کافیست به اطلاع طرف مقابل برسد.
۲- طلاق در صورتی درست است که شرایط خاصی در زن موجود باشد ولی رعایت این ترتیب در فسخ نکاح شرط نیست (ماده ۱۱۳۲ ق. م.). به عنوان مثال فسخ نکاح در دوران عادت زنانگی و نفاس زن ممکن است. در حالی که طلاق زن در این دوران درست نیست. (ماده ۱۱۴۰ ق. م.)
۳- پیش از وقوع طلاق باید از دادگاه حکم یا اذن گرفته شود، ولی فسخ نکاح نیاز به این اقدام ندارد و رسیدگی دادگاه محدود به احراز وجود حق فسخ است و تکلیفی در باب اصلاح زوجین و ارجاع به داوری ندارد.
۴- طلاق مخصوص نکاح دائم است ولی موارد فسخ نکاح در دائم و منقطع یکسان است (مواد ۱۱۵۲ و ۱۱۵۳ ق. م.)
۵- طلاق حق و اختیار مرد است، در حالی که فسخ نکاح ممکن است از جانب زن نیز واقع شود.
۶- در طلاق رجعی شوهر می‌تواند در زمان عده به همسر خود رجوع کند، اما در فسخ نکاح امکان رجوع وجود ندارد، و تشکیل دوباره خانواده جز با نکاح جدید ممکن نیست.
۷- در صورتی که مرد پیش از نزدیکی زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهریه است (ماده ۱۰۹۲ ق. م.) ولی در فسخ نکاح زن حق مهریه ندارد، مگر در صورتی که موجب فسخ، عنن باشد که زن مستحق نصف مهریه است.
۸- اگر بین زوجین سه بار طلاق اتفاق بیفتد آنها دیگر نمی‌توانند با یکدیگر ازدواج کنند مگر با آمدن محلل. اما فسخ هرچند بار که بین زن و مرد اتفاق افتد ایجاد حرمت نمی‌کند.

عیوب موجب حق فسخ ازدواج در مرد (موارد فسخ نکاح از جانب مرد):

عیوب مختص مرد در ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی برشمرده شده است و به موجب آن هرگاه مرد به دلیل عارضه‌ای ناتوان از انجام عمل زناشویی باشد قانون به زن حق می‌هد که ازدواج را فسخ نماید:

  • عنن: ناتوانی مرد در نعوظ به شرط آنکه بعد از گذشت مدت یک سال از تاریخ رجوع زن به دادگاه، رفع نشود. عنن در صورتی که پس از عقد ایجاد شود نیز زن را صاحب حق فسخ نکاح می‌کند.
  • خصاء: که عارضه مربوط به اخته شدن مرد است.
  • مقطوع بودن آلت تناسلی.

عیوب موجب حق فسخ نکاح در زن (موارد فسخ نکاح از جانب زن):


عیوب مختص زن در ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی برشمرده شده است و به موجب آن اگر این عیوب در هنگام عقد موجود باشد و مرد بدون آگاهی به آنها با زن ازدواج کرده باشد. (مواد ۱۱۲۴ و ۱۱۲۶ ق. م.) قانون به مرد حق فسخ ازدواج را می‌هد.

  • قرن: استخوانی است در فرج که مانع جماع می‌گردد.
  • جذام: بیماری خوره.
  • برص: نوعی بیماری پوستی‏ که بر اثر آن لکهای معمولاً بزرگ سفید یا سیاه در بدن پدید می‏آید
  • افضاء: یکی شدن مجرای بول و حیض را اِفضاء می‌گویند.
  • زمین‌گیری
  • نابینایی از دو چشم.

حق فسخ نکاح به دلیل عیوب زن، برای جلوگیری از ضرر مرد است. پس اگر بوسیله عمل جراحی یا با وسایل درمانی این عیوب از بین برود، حق فسخ نکاح نیز مبنای خود را از دست می‌دهد و ساقط می‌شود.

برای مطالعه مقاله طلاق به علت زگیل تناسلی چگونه است؟ کلیک کنید.


عیوب موجب حق فسخ نکاح مشترک در زن و مرد:


جنون تنها مصداق عیوب مشترک در زوجین است که موجب حق فسخ می‌شود. بر طبق ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی، جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار، اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد، برای طرف مقابل موجب حق فسخ ازدواج است. قانون مدنی جنون را تعریف نکرده است، اما طبق نظر فقها جنون یعنی اختلال عقل. بنابراین فراموشی‌های سریع الزوال، بیهوشی‌های ناشی از هیجانات ناگهانی، و نیز بیماری صرع (غش) جنون محسوب نمی‌شود. منظور از اختلال عقل آن است که شخص در انجام وظایف عادی و معمولی روزانه خود نامتعادل شده و اعمال بدون هدف از او سر بزند.

حق فسخ نکاح به دلیل فریب در ازدواج:

یکی دیگر از مواردی که به طرفین حق فسخ  را می‌دهد، تدلیس یا فریب در ازدواج است. یعنی فرد صفت‌هایی را به خود نسبت بدهد که آنها را ندارد. مثلاً خواستگار خودش را دارای تحصیلات عالی یا ثروتمند یا متخصص در هنر خاصی معرفی کند؛ اما بعد از اینکه خطبه عقد جاری شد، عروس بفهمد که تمام چیزهایی که درباره همسرش تصور می‌کرده، دروغ بوده است.
حق فسخ نکاح به دلیل تخلف از شروط صفت:
آخرین موردی که به یکی از طرفین عقد حق فسخ عقد را می‌دهد، تخلف از شرط صفت است. شرط صفت یعنی اینکه صفت خاصی در شخص شرط شده باشد، ولی بعد از عقد معلوم شود که فرد فاقد آن وصف بوده است (ماده ۱۱۲۸ ق. م.). صفت شرط شده باید دارای نفع و فایده‌ای عقلایی و مشروع باشد. ثانیاً باید صفتی باشد که موجب ترغیب فرد شود. یعنی فرد با اتکا به این صفت، با شخص ازدواج کند؛ این می‌تواند اوصاف ظاهری، و یا درباره‌ شخصیت مادی و معنوی فرد باشد.
تفاوت تدلیس با تخلف از شرط صفت در این است که در تدلیس فرد قصد فریب دارد، ولی در تخلف از شرط صفت، فرد چنین نیتی ندارد، واقعاً خود را واجد آن صفت می‌داند، اما بعد از عقد متوجه می‌شود که دارای آن وصف خاص نیست. مثل اینکه دختر یا پسری خود را منتسب به خانواده‌ای دارای ثروت و مقام بداند، ولی بعداً متوجه شود که نسبتی با آن خانواده ندارد.

قواعد فسخ نکاح:

۱- هم فسخ نکاح و هم طلاق موجب انحلال عقد نکاح شده و از نظر عده نگه داشتن زن تفاوتی با هم ندارند.
۲- خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ نکاح را دارد بعد از اطلاع یافتن از وجود علت فسخ، نکاح را فسخ نکند اختیار او از بین می‌رود؛ به شرط آنکه علم به حق فسخ  و فوریت آن داشته باشد. تشخیص مدتی که برای امکان فسخ نکاح لازم بوده به نظر عرف و عادت است (ماده ۱۱۳۱ ق. م.)
۳- حق فسخ نکاح قابل اسقاط است. یعنی افراد می‌توانند از این حق خود صرف‌نظر نمایند.
۴- حق فسخ ازدواج به وارث منتقل نمی‌شود (ماده ۴۴۸ ق. م.) چرا که در اثر موت، نکاح منحل می‌شود و دیگر موردی برای فسخ نکاح یا به ارث رسیدن حق فسخ باقی نمی‌ماند.
۵- فسخ عقد نیاز به رضایت طرفین ندارد و کسی که حق فسخ نکاح را دارد می‌تواند یک طرفه آن را انجام دهد.
۶- فسخ کننده باید بالغ، عاقل و رشید باشد.
۷- در مورد جنون، فسخ نکاح در مواردی امکان پذیر است که به هنگام ازدواج یکی از دو همسر از جنون دیگری آگاه نباشد. چون اگر با علم به جنون با او عقد کرده باشد اقدام به ضرر خود کرده است و باید تحمل کند. مانند موردی که با علم به حق فسخ  و فوریت آن، از حق خود صرف نظر کرده است.
۸- اگر پس از ازدواج مرد دچار جنون شود زن حق فسخ پیدا می کند. (ماده ۱۱۲۵ ق. م.) لیکن اگر زن پس از ازدواج دچار جنون شود مرد نمی‌تواند نکاح را فسخ کند.

ثبت رسمی فسخ نکاح

همان‌طور که گفته شد، فسخ نکاح امری یک‌طرفه است. در واقع دارنده حق فسخ برای این کار ملزم به رعایت تشریفات خاصی نیست، و فقط با گفتن لفظ یا انجام عملی که بر آن دلالت داشته باشد، نکاح را فسخ می‌نماید. اما ثبت رسمی آن همانند ازدواج و طلاق الزامی است. به این منظور باید به دادگاه مراجعه نمود و پس از صدور حکم مربوط از سوی دادگاه، فسخ نکاح را در دفاتر ازدواج و طلاق ثبت نمود.

تکلیف مهریه در فسخ نکاح

هرگاه فسخ ازدواج قبل از نزدیکی باشد زن حق مهر ندارد و استثناء عنن بودن مرد است که ئر این مورد زن مستحق نصف مهریه است.

هرگاه فسخ بعد از نزدیکی باشد زن مستحق همه مهریه است.

به نظر اکثر حقوقدانان در صورت فسخ به دلیل تدلیس زن در هیچ فرضی نردیکی یا عدم نزیکی مهریه تعلق نمی گیرد

برای مطالعه مقاله الزام به تمکین زوجه (زن) و همه چیز در مورد آن کلیک کنید.

مراحل فسخ نکاح

در قسمت های قبل ، پس از پاسخ به این دو پرسش که فسخ نکاح چیست و موارد فسخ نکاح کدامند ، گفتیم که در صورت ادعای وجود هر یک از عیوب فوق ، در زن یا شوهر ، طرف مقابل ، برای فسخ نکاح باید به دادگاه مراجعه نموده و پس از اثبات عیب در دادگاه ، برای دریافت حکم فسخ اقدام نماید . لذا ، در این بخش ، به توضیح مراحل فسخ نکاح پرداخته که شامل مراحل زیر می باشد :

درخواست کننده فسخ نکاح ، در اولین مرحله ، باید برای ثبت نام ثنا و تشکیل حساب کاربری در سامانه ثنا اقدام نماید. سپس ، با ارسال یک اظهارنامه ، قصد خود را برای فسخ نکاح به طرف مقابل، اعلام کند.

در مرحله بعد ، درخواست کننده فسخ نکاح ، باید به دفتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کرده و برای ثبت دادخواست فسخ نکاح اقدام کند. لازم به ذکر است که ثبت دادخواست فسخ نکاح ، در مرحله بدوی ، از طریق سامانه عدل ایران و آدرس remission.adliran.ir/PetitionEdit.aspx نیز امکان پذیر می باشد .

در مرحله بعد ، پس ازارجاع دادخواست فسخ نکاح به شعبه دادگاه خانواده ، با ارسال ابلاغیه برای طرفین ، زن و شوهر یا وکلای آنها باید در جلسه یا جلسات رسیدگی حاضر شوند.

در صورت اثبات هر یک از موارد و هم چنین ، شرایط فسخ نکاح ، دادگاه خانواده ، رای بر تایید فسخ نکاح صادر می کند.

در صورتی که محکوم علیه رای فسخ نکاح ، نسبت به رای ، تجدید نظر خواهی یا فرجام خواهی نماید ، پس از تایید رای در دادگاه تجدید نظر و دیوان عالی کشور ، محکوم له می تواند برای اجرای رای ، به دفتر ازدواج و طلاق مراجعه کرده و با ثبت فسخ نکاح در شناسنامه ، رای فسخ نکاح را اجرا کند.

سوالات متداول

۱- فسخ نکاح چیست؟

فسخ نکاح به معنای پایان دادن یک طرفه به عقد نکاح و به دلیل وجود یکی از عیوب مصرح قانونی در هر یک از زن و شوهر می باشد و برای دریافت جزئیات به متن مقاله مراجعه شود.

۲- موارد فسخ نکاح کدامند؟

جنون هر یک از زوجین و قرن جذام برص افضاء زمین گیری و نابینایی از هر دو چشم در مورد زن و خصاء عنن و مقطوع بودن آلت تناسلی در مورد شوهر موارد فسخ نکاح می باشد و برای دریافت جزئیات به متن مقاله مراجعه شود.

۳- مراحل فسخ نکاح چیست؟

مراحل فسخ نکاح شامل ارسال اظهارنامه فسخ تقدیم دادخواست از طریق دفاتر خدمات قضایی به دادگاه خانواده و صدور رای دادگاه بوده و برای دریافت جزئیات به متن مقاله مراجعه شود.



:: برچسب‌ها: فسخ نکاح ,
:: بازدید از این مطلب : 107
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
ن : تیم برنامه نویسی استارین وب
ت : جمعه 14 بهمن 1401
.

فسخ نکاح چیست؟

یکی از روش‌های بر هم زدن ازدواج است. هنگامی که بنا بر دلایلی ازدواج موجب زیان فاحش یکی از طرفین باشد، به منظور رهایی او از قید ازدواج می‌توان با شرایطی ازدواج را فسخ نمود. فسخ نکاح دشواری‌ها و محدودیت‌های طلاق را ندارد.
مصلحت و ضرورت استمرار و دوام و ثبات خانواده اقتضای این را دارد که زوجین به راحتی نتوانند ازدواج را برهم زنند؛ اما قانونگذار برای جلوگیری از ضرر و زیان همسری که در معرض عیوب پراهمیت قرار می‌گیرد، به طور صریح و مشخص موارد فسخ نکاح را معین کرده است.

فسخ نکاح ، در ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی، به عنوان یکی از راه های پایان دادن به عقد نکاح پیش بینی شده است. به موجب این ماده، عقد نکاح دائم به فسخ یا طلاق منحل می شود . بر این اساس ، یکی از مواردی که به موجب آن ، عقد نکاح می تواند انحلال پیدا کرده و زوجین از هم جدا شوند ، فسخ نکاح می باشد .

بنابراین ، در پاسخ به این سوال که فسخ نکاح چیست ؟ می توان گفت ، فسخ نکاح ، به معنای پایان دادن یک طرفه به عقد نکاح و به دلیل وجود یکی از عیوب مصرح قانونی در هر یک از زن و شوهر می باشد . پس از پاسخ به این سوال که فسخ نکاح چیست ، در ادامه به بیان نکات مهم مربوط به فسخ نکاح می پردازیم :

به طور کلی فسخ نکاح ، زمانی می تواند مورد تقاضای زن یا مرد قرار بگیرد که یکی از عیوبی که مطابق فقه و قانون مدنی بری هر کدام از آنها شناخته شده اند ، وجود داشته باشد . یعنی ، فسخ نکاح ، فقط در صورتی است که عیوب مذکور در زن یا مرد به اثبات برسد .

همانطور که از این ماده ، مشخص است ، شرایط فسخ نکاح با طلاق متفاوت است و هر کدام از آنها شرایط و آثار ویژه خود را دارند . به عنوان مثال ، اگر یکی از زوجین بخواهد ازدواج را فسخ کند ، باید یکی از موارد فسخ نکاح را در مورد طرف مقابل به دادگاه ثابت کند ، اما در طلاق ، اثبات این موارد ضرورتی ندارد .

اگر هر یک از طرفین ، قبل از عقد بداند که طرف مقابل ، یکی از عیوب مذکور در قانون را دارد ، دیگر بعد از عقد نکاح ، حق فسخ را نخواهد داشت . به دلیل اینکه مبنای ایجاد حق فسخ ، آن است که اشخاص ، دچار ضرری نادانسته و ناخواسته از جانب طرف دیگر نشوند . حال ، اگر خود شخص با علم و آگاهی نسبت به عیوب طرف مقابل ، اقدام به انعقاد عقد کرده باشد ، دیگر نمی توان حق فسخی را برای او در نظر گرفت .

برای مطالعه مقاله همه چیز درباره شروط ضمن عقد! کلیک کنید.

حق فسخ باید فورا اعمال و اجرا شود . به همین دلیل ، در صورتی که یکی از زوجین متوجه بشود که طرف مقابل ، دارای یکی از عیوب مذکور در قانون مدنی است ، همان وقت باید اقدام به فسخ نکاح کند . به عبارت دیگر ، نمی توان پس از گذشت مدت زمان زیادی از عقد ازدواج ، عقد را بر مبنای موارد حق فسخ ، فسخ نمود .

تفاوت‌های موجود بین فسخ نکاح و طلاق:

۱- طلاق منوط به تشریفات خاصی است، مثل اجرای صیغه مخصوص و حضور دو شاهد عادل (مرد). ولی فسخ نکاح تنها به اراده صاحب حق انجام می‌پذیرد (ماده ۱۱۳۲ قانون مدنی) و تنها کافیست به اطلاع طرف مقابل برسد.
۲- طلاق در صورتی درست است که شرایط خاصی در زن موجود باشد ولی رعایت این ترتیب در فسخ نکاح شرط نیست (ماده ۱۱۳۲ ق. م.). به عنوان مثال فسخ نکاح در دوران عادت زنانگی و نفاس زن ممکن است. در حالی که طلاق زن در این دوران درست نیست. (ماده ۱۱۴۰ ق. م.)
۳- پیش از وقوع طلاق باید از دادگاه حکم یا اذن گرفته شود، ولی فسخ نکاح نیاز به این اقدام ندارد و رسیدگی دادگاه محدود به احراز وجود حق فسخ است و تکلیفی در باب اصلاح زوجین و ارجاع به داوری ندارد.
۴- طلاق مخصوص نکاح دائم است ولی موارد فسخ نکاح در دائم و منقطع یکسان است (مواد ۱۱۵۲ و ۱۱۵۳ ق. م.)
۵- طلاق حق و اختیار مرد است، در حالی که فسخ نکاح ممکن است از جانب زن نیز واقع شود.
۶- در طلاق رجعی شوهر می‌تواند در زمان عده به همسر خود رجوع کند، اما در فسخ نکاح امکان رجوع وجود ندارد، و تشکیل دوباره خانواده جز با نکاح جدید ممکن نیست.
۷- در صورتی که مرد پیش از نزدیکی زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهریه است (ماده ۱۰۹۲ ق. م.) ولی در فسخ نکاح زن حق مهریه ندارد، مگر در صورتی که موجب فسخ، عنن باشد که زن مستحق نصف مهریه است.
۸- اگر بین زوجین سه بار طلاق اتفاق بیفتد آنها دیگر نمی‌توانند با یکدیگر ازدواج کنند مگر با آمدن محلل. اما فسخ هرچند بار که بین زن و مرد اتفاق افتد ایجاد حرمت نمی‌کند.

عیوب موجب حق فسخ ازدواج در مرد (موارد فسخ نکاح از جانب مرد):

عیوب مختص مرد در ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی برشمرده شده است و به موجب آن هرگاه مرد به دلیل عارضه‌ای ناتوان از انجام عمل زناشویی باشد قانون به زن حق می‌هد که ازدواج را فسخ نماید:

  • عنن: ناتوانی مرد در نعوظ به شرط آنکه بعد از گذشت مدت یک سال از تاریخ رجوع زن به دادگاه، رفع نشود. عنن در صورتی که پس از عقد ایجاد شود نیز زن را صاحب حق فسخ نکاح می‌کند.
  • خصاء: که عارضه مربوط به اخته شدن مرد است.
  • مقطوع بودن آلت تناسلی.

عیوب موجب حق فسخ نکاح در زن (موارد فسخ نکاح از جانب زن):


عیوب مختص زن در ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی برشمرده شده است و به موجب آن اگر این عیوب در هنگام عقد موجود باشد و مرد بدون آگاهی به آنها با زن ازدواج کرده باشد. (مواد ۱۱۲۴ و ۱۱۲۶ ق. م.) قانون به مرد حق فسخ ازدواج را می‌هد.

  • قرن: استخوانی است در فرج که مانع جماع می‌گردد.
  • جذام: بیماری خوره.
  • برص: نوعی بیماری پوستی‏ که بر اثر آن لکهای معمولاً بزرگ سفید یا سیاه در بدن پدید می‏آید
  • افضاء: یکی شدن مجرای بول و حیض را اِفضاء می‌گویند.
  • زمین‌گیری
  • نابینایی از دو چشم.

حق فسخ نکاح به دلیل عیوب زن، برای جلوگیری از ضرر مرد است. پس اگر بوسیله عمل جراحی یا با وسایل درمانی این عیوب از بین برود، حق فسخ نکاح نیز مبنای خود را از دست می‌دهد و ساقط می‌شود.

برای مطالعه مقاله طلاق به علت زگیل تناسلی چگونه است؟ کلیک کنید.


عیوب موجب حق فسخ نکاح مشترک در زن و مرد:


جنون تنها مصداق عیوب مشترک در زوجین است که موجب حق فسخ می‌شود. بر طبق ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی، جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار، اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد، برای طرف مقابل موجب حق فسخ ازدواج است. قانون مدنی جنون را تعریف نکرده است، اما طبق نظر فقها جنون یعنی اختلال عقل. بنابراین فراموشی‌های سریع الزوال، بیهوشی‌های ناشی از هیجانات ناگهانی، و نیز بیماری صرع (غش) جنون محسوب نمی‌شود. منظور از اختلال عقل آن است که شخص در انجام وظایف عادی و معمولی روزانه خود نامتعادل شده و اعمال بدون هدف از او سر بزند.

حق فسخ نکاح به دلیل فریب در ازدواج:

یکی دیگر از مواردی که به طرفین حق فسخ  را می‌دهد، تدلیس یا فریب در ازدواج است. یعنی فرد صفت‌هایی را به خود نسبت بدهد که آنها را ندارد. مثلاً خواستگار خودش را دارای تحصیلات عالی یا ثروتمند یا متخصص در هنر خاصی معرفی کند؛ اما بعد از اینکه خطبه عقد جاری شد، عروس بفهمد که تمام چیزهایی که درباره همسرش تصور می‌کرده، دروغ بوده است.
حق فسخ نکاح به دلیل تخلف از شروط صفت:
آخرین موردی که به یکی از طرفین عقد حق فسخ عقد را می‌دهد، تخلف از شرط صفت است. شرط صفت یعنی اینکه صفت خاصی در شخص شرط شده باشد، ولی بعد از عقد معلوم شود که فرد فاقد آن وصف بوده است (ماده ۱۱۲۸ ق. م.). صفت شرط شده باید دارای نفع و فایده‌ای عقلایی و مشروع باشد. ثانیاً باید صفتی باشد که موجب ترغیب فرد شود. یعنی فرد با اتکا به این صفت، با شخص ازدواج کند؛ این می‌تواند اوصاف ظاهری، و یا درباره‌ شخصیت مادی و معنوی فرد باشد.
تفاوت تدلیس با تخلف از شرط صفت در این است که در تدلیس فرد قصد فریب دارد، ولی در تخلف از شرط صفت، فرد چنین نیتی ندارد، واقعاً خود را واجد آن صفت می‌داند، اما بعد از عقد متوجه می‌شود که دارای آن وصف خاص نیست. مثل اینکه دختر یا پسری خود را منتسب به خانواده‌ای دارای ثروت و مقام بداند، ولی بعداً متوجه شود که نسبتی با آن خانواده ندارد.

قواعد فسخ نکاح:

۱- هم فسخ نکاح و هم طلاق موجب انحلال عقد نکاح شده و از نظر عده نگه داشتن زن تفاوتی با هم ندارند.
۲- خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ نکاح را دارد بعد از اطلاع یافتن از وجود علت فسخ، نکاح را فسخ نکند اختیار او از بین می‌رود؛ به شرط آنکه علم به حق فسخ  و فوریت آن داشته باشد. تشخیص مدتی که برای امکان فسخ نکاح لازم بوده به نظر عرف و عادت است (ماده ۱۱۳۱ ق. م.)
۳- حق فسخ نکاح قابل اسقاط است. یعنی افراد می‌توانند از این حق خود صرف‌نظر نمایند.
۴- حق فسخ ازدواج به وارث منتقل نمی‌شود (ماده ۴۴۸ ق. م.) چرا که در اثر موت، نکاح منحل می‌شود و دیگر موردی برای فسخ نکاح یا به ارث رسیدن حق فسخ باقی نمی‌ماند.
۵- فسخ عقد نیاز به رضایت طرفین ندارد و کسی که حق فسخ نکاح را دارد می‌تواند یک طرفه آن را انجام دهد.
۶- فسخ کننده باید بالغ، عاقل و رشید باشد.
۷- در مورد جنون، فسخ نکاح در مواردی امکان پذیر است که به هنگام ازدواج یکی از دو همسر از جنون دیگری آگاه نباشد. چون اگر با علم به جنون با او عقد کرده باشد اقدام به ضرر خود کرده است و باید تحمل کند. مانند موردی که با علم به حق فسخ  و فوریت آن، از حق خود صرف نظر کرده است.
۸- اگر پس از ازدواج مرد دچار جنون شود زن حق فسخ پیدا می کند. (ماده ۱۱۲۵ ق. م.) لیکن اگر زن پس از ازدواج دچار جنون شود مرد نمی‌تواند نکاح را فسخ کند.

ثبت رسمی فسخ نکاح

همان‌طور که گفته شد، فسخ نکاح امری یک‌طرفه است. در واقع دارنده حق فسخ برای این کار ملزم به رعایت تشریفات خاصی نیست، و فقط با گفتن لفظ یا انجام عملی که بر آن دلالت داشته باشد، نکاح را فسخ می‌نماید. اما ثبت رسمی آن همانند ازدواج و طلاق الزامی است. به این منظور باید به دادگاه مراجعه نمود و پس از صدور حکم مربوط از سوی دادگاه، فسخ نکاح را در دفاتر ازدواج و طلاق ثبت نمود.

تکلیف مهریه در فسخ نکاح

هرگاه فسخ ازدواج قبل از نزدیکی باشد زن حق مهر ندارد و استثناء عنن بودن مرد است که ئر این مورد زن مستحق نصف مهریه است.

هرگاه فسخ بعد از نزدیکی باشد زن مستحق همه مهریه است.

به نظر اکثر حقوقدانان در صورت فسخ به دلیل تدلیس زن در هیچ فرضی نردیکی یا عدم نزیکی مهریه تعلق نمی گیرد

برای مطالعه مقاله الزام به تمکین زوجه (زن) و همه چیز در مورد آن کلیک کنید.

مراحل فسخ نکاح

در قسمت های قبل ، پس از پاسخ به این دو پرسش که فسخ نکاح چیست و موارد فسخ نکاح کدامند ، گفتیم که در صورت ادعای وجود هر یک از عیوب فوق ، در زن یا شوهر ، طرف مقابل ، برای فسخ نکاح باید به دادگاه مراجعه نموده و پس از اثبات عیب در دادگاه ، برای دریافت حکم فسخ اقدام نماید . لذا ، در این بخش ، به توضیح مراحل فسخ نکاح پرداخته که شامل مراحل زیر می باشد :

درخواست کننده فسخ نکاح ، در اولین مرحله ، باید برای ثبت نام ثنا و تشکیل حساب کاربری در سامانه ثنا اقدام نماید. سپس ، با ارسال یک اظهارنامه ، قصد خود را برای فسخ نکاح به طرف مقابل، اعلام کند.

در مرحله بعد ، درخواست کننده فسخ نکاح ، باید به دفتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کرده و برای ثبت دادخواست فسخ نکاح اقدام کند. لازم به ذکر است که ثبت دادخواست فسخ نکاح ، در مرحله بدوی ، از طریق سامانه عدل ایران و آدرس remission.adliran.ir/PetitionEdit.aspx نیز امکان پذیر می باشد .

در مرحله بعد ، پس ازارجاع دادخواست فسخ نکاح به شعبه دادگاه خانواده ، با ارسال ابلاغیه برای طرفین ، زن و شوهر یا وکلای آنها باید در جلسه یا جلسات رسیدگی حاضر شوند.

در صورت اثبات هر یک از موارد و هم چنین ، شرایط فسخ نکاح ، دادگاه خانواده ، رای بر تایید فسخ نکاح صادر می کند.

در صورتی که محکوم علیه رای فسخ نکاح ، نسبت به رای ، تجدید نظر خواهی یا فرجام خواهی نماید ، پس از تایید رای در دادگاه تجدید نظر و دیوان عالی کشور ، محکوم له می تواند برای اجرای رای ، به دفتر ازدواج و طلاق مراجعه کرده و با ثبت فسخ نکاح در شناسنامه ، رای فسخ نکاح را اجرا کند.

سوالات متداول

۱- فسخ نکاح چیست؟

فسخ نکاح به معنای پایان دادن یک طرفه به عقد نکاح و به دلیل وجود یکی از عیوب مصرح قانونی در هر یک از زن و شوهر می باشد و برای دریافت جزئیات به متن مقاله مراجعه شود.

۲- موارد فسخ نکاح کدامند؟

جنون هر یک از زوجین و قرن جذام برص افضاء زمین گیری و نابینایی از هر دو چشم در مورد زن و خصاء عنن و مقطوع بودن آلت تناسلی در مورد شوهر موارد فسخ نکاح می باشد و برای دریافت جزئیات به متن مقاله مراجعه شود.

۳- مراحل فسخ نکاح چیست؟

مراحل فسخ نکاح شامل ارسال اظهارنامه فسخ تقدیم دادخواست از طریق دفاتر خدمات قضایی به دادگاه خانواده و صدور رای دادگاه بوده و برای دریافت جزئیات به متن مقاله مراجعه شود.



:: برچسب‌ها: فسخ نکاح ,
:: بازدید از این مطلب : 114
|
امتیاز مطلب : 52
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
ن : تیم برنامه نویسی استارین وب
ت : جمعه 14 بهمن 1401
.

گواهی عدم سوء پیشینه یا عدم سوء سابقه گواهی است که از سوی دفاتر خدمات الکترونیک قضایی یا پلیس + ۱۰ صادر می گردد در این گواهی سابقه و پیشینه کیفری افراد درج می گردد .

منظور از سابقه کیفری سابقه ای است که مربوط به جرم است یعنی اگر فردی عملی انجام دهد که در قانون جرم شناخته شده است و برای آن مجازات یا کیفر تعیین گردد و حکم محکومیت وی صادر شده باشد و این جرم از جرایمی باشد که موجب درج در سو پیشینه و محرومیت از حقوق اجتماعی است به عنوان سابقه کیفری در گواهی عدم سوء پیشینه نوشته می گردد به عبارت دیگر فقط دعاوی کیفری که در آن فرد مرتکب جرمی شده است در قانون مجازات اسلامی نام برده شده است موجب درج در گواهی عدم سوء پیشینه می شود و ارتکاب همه جرم ها در گواهی عدم سوء پیشینه درج نمی گردد و فقط جرایمی که در قانون بیان شده است در پیشینه فرد درج می شود .

گواهی عدم سوء پیشینه یا سوء سابقه در واقع بیانگر این است که فرد در گذشته و در سوابق خود مرتکب جرمی شده است یا خیر که علی الاصول این گواهی را کارفرماها و مخصوصا ارگان ها و دستگاه های دولتی در زمان استخدام از متقاضیان درخواست می کنند . به هر روی اگر از فردی گواهی عدم سوء پیشینه درخواست شود فرد متقاضی این گواهی باید با مراجعه به دفاتر الکترونیک خدمات انتظامی و با در دست داشتن مدارک لازم تقاضای صدور این گواهی را از دفاتر مذبور داشته باشند . به همین دلیل در این مقاله به بررسی نحوه گرفتن گواهی سوء پیشینه و مراحل گرفتن گواهی عدم سوء پیشینه یا سوء سابقه می پردازیم . 

برای مطالعه مقاله قانون فسخ نکاح چیست؟ کلیک کنید.

سوء پیشینه شامل چه جرایمی است؟

قبل از اینکه بخواهیم بدانیم سوء پیشینه شامل چه جرایمی است، باید در رابطه با کلمه سوء پیشینه بیشتر بدانیم. سوء پیشینه به معنای داشتن محکومیت کیفری موثر است؛ یعنی اگر فردی به مدت چند روز در بازداشتگاه بماند، ولی کارش به زندان و محکومیت نرسد، دارای سوء پیشینه نیست! پس می توان گفت تنها تعداد محدودی از جرایم که جزء جرایم خاص هستند، شامل سوء پیشینه می شوند.
به طور مثال جرم هایی که فرد در آن مرتکب قتل شده است، جزء سوء پیشینه موثر و کیفری محسوب می شود. بنابراین، می توان گفت که جرم های زیر جزء سوء پیشینه محسوب می شود و در گواهی عدم سوء پیشینه ذکر خواهد شد:

  •  جرایمی که مجازات آن ها قصاص است؛ مانند قتل، حمل مواد مخدر و …
  •  جرایمی که مجازات آن ها حبس ابد است؛ مانند مرتکب شدن به سرقت حدی برای بار سوم
  •  جرایمی که مجازات آن ها قطع عضو افراد است؛ مانند مرتکب شدن به سرقت حدی برای بار اول و دوم
  •  جرایمی که مجازات آن ها قصاص عضو است؛ مانند مرتکب شدن به جرمی که موجب قطع عضو فرد دیگری شده است.
  •  جرایمی که مربوط به نفی بلد هستند؛ مانند محاربه
  •  جرایمی که مجازات آن ها حبس است (حبس های تا درجه پنج)؛ مانند آدم ربایی
  •  جرایمی که مجازات آن ها شلاق حدی است؛ مانند زنا، شراب خوردن و …

سوء پیشینه موثر یعنی چه؟

سوء پیشینه موثر و غیر موثر جزء عبارت هایی است که به گوش همه ما خورده است؛ اما شاید ندانیم که سوء پیشینه موثر و غیر موثر چیست؟ تفاوت بین سوء پیشینه موثر و غیر موثر در چیست؟
به سوء پیشینه هایی که موجب محکومیت کیفری می شوند، سوء پیشینه های موثر گفته می شود. جرایم درجه ۱ تا ۵ کیفری جزء جرایمی هستند که به عنوان سوء پیشینه موثر در کارنامه عدم سوء پیشینه افراد درج می شود. این جرایم بین ۲ تا ۷ سال حبس را در پی دارند؛ اما شاید این سوال پیش بیاید که افرادی که دارای سوء پیشینه موثر هستند چه امکاناتی را از دست می دهند؟

تفاوت بین سوء پیشینه موثر و غیر موثر در همین جا است. سوء پیشینه های موثر کیفری علاوه بر مجازات اصلی، مجازات فرعی دیگری که مربوط به ممنوعیت استفاده از بعضی از حقوق اجتماعی است، را دارا است. افرادی که دارای سوء پیشینه موثر هستند، نمی توانند مانند دیگر مردم در شرکت ها، اداره ها استخدام شوند و یا حتی یک شرکت را تاسیس کنند. البته در بعضی از مواقع سوء پیشینه موثر دائم است؛ یعنی این افراد تا آخر عمر دارای سوء پیشینه کیفری هستند. در صورتی که بعضی از جرایم تنها تا مدتی برای افراد سوء پیشینه ایجاد می کند.

” سوء پیشینه موثر و غیر موثر با یکدیگر بسیار متفاوت هستند، سوء پیشینه موثر باعث محدودیت هایی می شود؛ اما سوء پیشینه غیر موثر محدودیتی را در جامعه برای افراد ایجاد نمی کند. 

سوء پیشینه غیر موثر چیست؟

شاید با خواندن مطالب قبلی در رابطه با سوء پیشینه موثر و غیر موثر مطالبی را یاد گرفته باشید؛ اما برای تکمیل اطلاعات، می خواهیم بدانیم که تفاوت کلی سوء پیشینه موثر و غیر موثر چیست؟
تعریف سوء پیشینه غیر موثر بسیار ساده است. به سوء پیشینه هایی که در گواهی عدم سوء پیشینه ذکر نمی شوند، سوء پیشینه های غیر موثر گفته می شود. جرم هایی زیادی در دسته بندی سوء پیشینه غیر موثر قرار می گیرند؛ اما به طور کلی می توان گفت که جرایمی که کمتر از  ۲ سال حبس داشته اند جزء جرایم غیر موثر هستند.

به طور مثال اگر شما به دلیل ارتکاب به یک جرمی، تنها چند روز در بازداشتگاه بودید و پس از برگزاری چند جلسه دادسرا به خانه رفته اید، یا به عبارتی محکومیت خاصی را نگذرانده اید، دارای سوء پیشینه موثر نیستید و هیچ جای نگرانی برای شما وجود ندارد.

کدام جرایم سوء پیشینه کیفری ندارند؟

همانطور که گفته شد، جرایمی که منجر به محکومیت کیفری نشده است، دارای سوء پیشینه کیفری نیست. برای آشنایی بیشتر، می توان نمونه های زیر را برای جرم هایی که سوء پیشینه کیفری ندارد بیان کرد.

  •  بیشتر جرایم غیر عمد که کمتر از ۲ سال محکومیت دارد.
  •  اتهام به سرقت یا اعتیاد، تا زمانی که اتهام تبدیل به محکومیت کیفری نداشته باشد، هیچ سوء پیشینه کیفری را به همراه ندارد.
  •  تمامی جرم هایی که هنوز به اثبات نرسیده است، جزء سوء پیشینه کیفری محسوب نمی شود.
  •  جرایم مربوط به رانندگی، اصلا جزء سوء پیشینه موثر و غیر موثر محسوب نمی شود و تنها به عنوان یک اشتباه تلقی می شود.

برای مطالعه مقاله همه چیز درباره شروط ضمن عقد! کلیک کنید.

نحوه گرفتن گواهی عدم سوء پیشینه

نحوه گرفتن گواهی عدم سوء پیشینه به چه صورتی می باشد برای پاسخ به این سوال که نحوه گرفتن گواهی عدم سوء سابقه به چه صورت است باید گفته شود که فردی که متقاضی دریافت گواهی عدم سوء پیشینه خود می باشد به همراه مدارک ذیل به دفاتر خدمات الکترونیک انتظامی یا پلیس + ۱۰ مراجعه کرده و درخواست خود را ثبت می نماید . نکته قابل توجه این است که گواهی سوء پیشینه به صورت اینترنتی صادر نمی گردد . مدارک لازم جهت دریافت صدور گواهی عدم سوء سابقه در این دفاتر عبارتند از : 
مورد اول برای ارائه اصل شناسنامه و اصل کارت ملی فرد متقاضی است و مورد دوم فرد متقاضی باید عکس بيومتريک با مشخصات معین را به همراه داشته باشد در غیر این صورت در برخی دفاتر این عکس از اشخاص گرفته می شود ومورد سوم فرد متقاضی باید معرفي نامه از محل كار را به همراه داشته باشد و يا فرم درخواست را تکمیل نماید . ( علی الاصول در زمان استخدام از افراد درخواست می شود که این گواهی را ارائه نمایند . ) 
مورد چهارم ، همراه داشتن كد پستي ۱۰ رقمي به همراه آدرس كامل پستي است که برای تکمیل مدارک نیز مورد نیاز است .
مورد پنجم برای دریافت این گواهی پرداخت هزينه هاي زیر از طریق دستگاه کارتخوان مستقر در دفاتر خدمات الکترونیک انتظامی صورت می گیرد هزینه های لازم برای صدور گواهی عدم سوء پیشینه باید بر طبق تعرفه از سوی مراجعین پرداخت شود و مرد ششم بعد از تکمیل فرم صدور گواهی عدم سوء پیشینه و ارائه مدارک بیان شده در فوق و همچنین پرداخت هزینه های مربوط به صدور گواهی عدم سوء پیشینه افراد متقاضی باید مدتی را برای دریافت این گواهی منتظر بمانند تا از طریق پست برایشان ارسال گردد و امکان گرفتن گواهی در همان روز وجود ندارد . 
نکته قابل توجه این است که  بر طبق قانون درج این جرایم در پیشینه افراد مدت دار است یعنی بعد از مدتی از از سابقه فرد پاک خواهد شد که مدت زمانی که برای پاک شدن این جرم لازم است را قانونگذار در قانون تعیین کرده است . 

راهنمای دریافت عدم سوء پیشینه

قوه قضاییه در سال ۱۳۹۵ سامانه ای برای ابلاغ الکترونیک اوراق قضایی به نام سامانه ثنا ایجاد نمود تا موجب سهولت متقاضیان گردد که در ذیل مراحل دریافت آن را به ترتیب با تصویر بیان شده است . به همین دلیل در این مقاله به بررسی دریافت جواب گواهی عدم سوء پیشینه و نحوه دریافت جواب گواهی عدم سوء پیشینه می پردازیم . 
 

ورود به سامانه خدمات الکترونیک قضایی


 جهت دریافت کد سامانه ثنا می بایست با در درست داشتن کارت ملی و شناسنامه جهت احراز هویت به یکی از دفاتر امور قضایی در سطح شهر مراجعه کنید 

دریافت گواهی عدم سوء پیشینه اینترنتی


دریافت گواهی عدم سوء پیشینه به صورت اینترنتی و از طریق مراجعه به سامانه خدمات الکترونیک قضایی امکان پذیر است . در واقع با دریافت گواهی عدم سوء پیشینه اینترنتی می توان از اتلاف وقت ، انرژی و هزینه جلوگیری کرد . برای دریافت گواهی سوء پیشینه اینترنتی باید اقدامات ذیل را به ترتیب انجام داد :

۱- عبارت سامانه خدمات الکترونیک قضایی و یا سامانه ثنا را در مرور گر اینترنتی خود جستجو کرده و دقیقا وارد همین صفحه شوید .

۲- بعد از آنکه وارد صفحه اصلی سامانه شدید از منوی سمت راست صفحه و در قسمت سرتیتر اطلاع رسانی ، گزینه ثبت درخواست گواهی عدم سوء پیشینه را انتخاب کنید .

۳- در این قسمت باید کد ملی و رمز شخصی خود را وارد کرده و سپس گزینه مرحله بعد را فعال کنید .

۴- در این زمان برای تلفن همراه شما یک رمز موقت ارسال می شود که بعد از درج آن در قسمت مشخص شده باید گزینه ورود را انتخاب کنید .

۵- حالا وارد صفحه کاربری شخصی خودتان شده اید و می توانید نام و نام خانوادگی خود را در قسمت چپ صفحه ملاحظه کنید . برای دریافت گواهی عدم سوء پیشینه اینترنتی باید گزینه درخواست جدید را فعال کنید .

۶- در آخرین مرحله یک سوال از شما پرسیده می شود آیا با درخواست گواهی سوء پیشینه جدید موافق هستید ؟ در صورت اطمینان گزینه بله را انتخاب کنید .

روش اول دریافت جواب گواهی عدم سوء پیشینه

همواره برای استفاده از سایت ثنا باید در این سایت ثبت نام شود . که هم از طریق مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی و هم از طریق ثبت نام اینترنتی در سامانه ثنا انجام می گردد . بعد از ثبت نام برای دریافت جواب گواهی به دو روش امکانپذیر است که در ادامه به طور کامل توضیحات آن ها را بیان می کنیم :

۱- روش اول دریافت جواب گواهی عدم سوء پیشینه بدین صورت است که ابتدا از طریق سایت ( سامانه خدمات الکترونیک قضایی ) وارد شده و در سرتیتر خدمات ویژه ، مورد سامانه ابلاغ الکترونیک قضایی را انتخاب می کنیم : 

۲- در صفحه جدید یکی از لینک ها را انتخاب می کنیم در قسمت پایین کد ملی شخص و رمز ده رقمی ثنا را وارد تا در صفحه بعد رمز موقت شش رقمی به ما داده شود .

۳- در صفحه ابلاغیه ها کادر ابلاغیه های جدید را باز می کنیم : 

۴- دریافت نسخه چاپی را انتخاب کرده تا متن ابلاغیه بصورت کامل باز و اماده چاپ شود برگه ابلاغیه که از پایگاه خدمات قضایی صادر شده بازمی شود در محتویات متن کد رهگیری ۱۶ رقمی و تاریخ تنظیم ابلاغیه درج شده : 

روش دوم دریافت جواب گواهی عدم سوء پیشینه

اگر در موارد نادر برگه گواهی عدم سوء پیشینه کیفری با دریافت نسخه چاپی روی صفحه مشاهده نشد ، می توان با روش دوم دریافت جواب گواهی عدم سوء پیشینه اقدام نمود . بدین صورت است که در صفحه نخست که درگاه خدمات الکترونیک قضایی در بالای صفحه است وارد شده به شکل زیر :

در سر تیتر مورد استعلام مدارک قضایی را انتخاب می کنیم در صفحه جدید کادر اول نوع مدرک یعنی گواهی عدم سو پیشینه را انتخاب کرده سپس کادر دوم کد رهگیری ۱۶ رقمی در برگه ابلاغیه پایگاه خدمات قضایی را وارد می کنیم .
همچنین در کادر سوم تاریخ ایجاد مدرک یعنی همان تاریخ تنظیم ابلاغیه از پایگاه خدمات قضایی را وارد می نماییم .

و به صورت زیر در کادر چهارم کد تصویری را وارد می کنیم .

ارسال را انتخاب تا گواهی عدم سوء پیشینه قابل مشاهده شود و قابل دانلود می باشد .

در راستای تاکید بر الکترونیکی شدن ارسال اوراق قضایی و اجرایی ساختن ماده ۱۷۵ قانون آیین دادرسی کیفری ، سامانه ثنا به نشانی ( eblagh adliran ir ) طراحی شد . بنابراین ابلاغ حضوری اوراق قضایی برچیده شده و تمام ابلاغ ها و اطلاعات مربوط به پرونده ها از طریق سایت سامانه خدمات الکترونیک قضایی بر روی صفحه شخصی افراد بارگذاری می شود .

سوالات متداول

۱- مراحل گرفتن گواهی سوء پیشینه چیست ؟

فرد متقاضی به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کرده و پس از تکمیل فرم و ارائه مدارک ، این گواهی از طریق پست ارسال می گردد . 

۲- مدارک لازم برای درخواست صدور گواهی عدم سوء سابقه چیست ؟ 

اصل شناسنامه و اصل کارت ملی ،عکس بيومتريک ، نامه از محل كار و يا تکمیل فرم درخواست، همراه داشتن كد پستي ۱۰ رقمي و پرداخت هزینه ها .

۳- دعاوی مدنی یا مثلا دعاوی طلاق که قبلا در پیشینه فرد باشد در گواهی درج می گردد؟

 خیر صرفا برخی از سوابق کیفری در گواهی عدم سوء پیشینه نوشته می شود . 

آیا فرار از خدمت سوء پیشینه دارد؟

خیر، فرار از خدمت جزء جرایمی است که ممکن است مجازات حبس یا جزای نقدی داشته باشد. البته حبس فرار از خدمت کمتر از یک سال و ممکن است بین سه تا یک سال باشد. جزای نقدی هم بر اساس قوانین دادسرای نظامی متفاوت است؛ اما خوشبختانه فرار از خدمت جزء سوء پیشینه های موثر کیفری نیست و جرم مربوط به آن در گواهی عدم سوء پیشینه ذکر نمی شود.

آیا حبس تعلیقی سوء پیشینه محسوب می شود؟

در اینکه حبس تعلیقی سوء پیشینه موثر محسوب می شود یا خیر، ابهام زیادی وجود دارد. بعضی از جرایم که مجازات آن ها حبس تعلیقی است هیچ گونه سوء پیشینه کیفری برای فرد ایجاد نمی کند؛ اما بعضی دیگر از این جرایم برای فرد سوء پیشینه ایجاد می کنند.
البته سوء پیشینه حبس تعلیقی تا مدتی است و معمولا بعد از اتمام دوره حبس تعلیقی اثر سوء پیشینه پاک می شود.

فاقد محکومیت موثر کیفری یعنی چه؟

اگر فردی بعضی از ارتکاب به جرمی در دادگاه حاضر شود و دادگاه به محکومیت وی رای دهد، می توان گفت که این فرد دارای محکومیت موثر کیفری است. در واقع، در این جرایم علاوه بر مجازات اصلی جرم یک مجازات تبعی نیز وجود دارد؛ اما بعضی از جرایم فاقد محکومیت موثر کیفری هستند.
فاقد محکومیت موثر کیفری به این معنا است که افراد می توانند مانند افراد دیگر در جامعه حضور پیدا کنند و به استخدام شرکت ها و اداره های دولتی در بیایند. به طور مثال از جرم هایی که فاقد محکومیت موثر هستند می توان به جرایم رانندگی، فرار از خدمت و … اشاره کرد.
در واقع، جرم هایی فاقد محکومیت موثر کیفری هستند که باعث عدم حضور افراد در جامعه نمی شوند و افراد پس از ارتکاب به آن جرایم بتوانند به جامعه بازگردند.

نتیجه گیری:

همانطور که در این مقاله اشاره شد، بعضی از جرایم جزء جرایم موثر هستند؛ یعنی این جرایم باعث می شوند که شما نتوانید مانند افراد دیگر در جامعه حاضر شوید و از حقوق شهروندی خود استفاده کنید. البته حتی بعضی از این جرایم بعد از مدتی بی اثر می شوند و در گواهی عدم سوء پیشینه درج نمی شوند. به همین خاطر در این مقاله سعی کردیم که به سوال « سوء پیشینه شامل چه جرایمی است ؟ » پاسخ دهیم که نگرانی بعضی از افراد جامعه که دارای سوء پیشینه غیر موثر هستند، برطرف شود.



:: برچسب‌ها: گواهی عدم سو پیشینه ,
:: بازدید از این مطلب : 101
|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
ن : تیم برنامه نویسی استارین وب
ت : جمعه 14 بهمن 1401
.

در ماده ی ۱۰۷۵ قانون مدنی٬ ازدواج موقت در قوانین ایران به رسمیت شناخته شده است. شرایط و ارکان اساسی نکاح منقطع (ازدواج موقت) عبارت اند از شرایط صحت نکاح دائم به اضافه ی تعیین مدت مشخص و تعیین مهر معین برای زن. موانع ازدواج موقت نیز همان موانع نکاح دائم هستند.

در نکاح دائم عدم وجود مهر یا ذکر نشدن مهر جایز است٬ اما در نکاح منقطع٬ عدم وجود مهر موجب بطلان عقد می شود. قانون بر وجود و مشخص بودن مهریه ی زن در ازدواج موقت تاکید فراوان کرده و مطابق مواد ۱۰۹۵ تا ۱۰۹۸ قانون مدنی ترتیباتی داده که مهریه ی زن در ازدواج موقت به هر ترتیب به وی تسلیم شود. زن پس از جاری شدن عقد مالک مهر می شود و اتفاقاتی چون فوت زن در زمان ازدواج٬ عدم نزدیکی شوهر با وی تا اتمام مدت عقد و بخشیدن زمان عقد از طرف شوهر مهر را ساقط نمی کند.

در صورت عدم نزدیکی در زمان ازدواج٬ شوهر موظف به پرداخت نصف مهر است. اما در صورت امتناع همسر از پرداخت مهر، درخواست الزام وی از دادگاه مشروط بر اثبات وجود نکاح منقطع خواهد بود. در مواردی که زوجین خود یا توسط عاقدین فاقد دفتر صیغه را جاری می کنند و مدرک کتبی معتبر بر آن نزد زوجه موجود نیست، این اثبات کاری دشوار است.

برای مطالعه مقاله قانون فسخ نکاح چیست؟ کلیک کنید.

قوانین ازدواج موقت

مطابق قانون در نکاح دختر باکره اعم از منقطع و دائم٬ اجازه ی پدر یا جد پدری لازم است. در صورت امتناع غیرموجه پدر از دادن اجازه٬ عدم حضور پدر در محل و غیرممکن بودن استیذان٬ دختر می تواند با معرفی مرد مورد نظر و شرایط نکاح از دادگاه مدنی خاص درخواست اجازه ی ازدواج کند. (مواد ۱۰۴۳ و ۱۰۴۴) سن نکاح برای دختر نیز همانند ازدواج دائم ۱۳ سال است. در حال حاضر بسیاری از دفاتر و روحانیون و عاقدان، به دستاویز فتاوی برخی مراجع تقلید، صیغه ی ازدواج موقت دختر بالغ را بدون اجازه ی پدر نیز جاری می کنند.

به تصریح ماده ی ۱۱۱۳ قانون مدنی٬ «در عقد انقطاع زن حق نفقه ندارد مگر اینکه شرط شده باشد یا آنکه عقد مبنی بر آن جاری شده باشد.» اما حتی در صورت شرط نفقه٬ ترک انفاق شوهر عمل مجرمانه نیست و زن تنها می تواند از دادگاه الزام شوهر به دادن نفقه را درخواست کند.

مطابق ماده ۹۴۰ قانون مدنی «زوجین که زوجیت آن ها دائمی بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث می برند.» لذا مفهوم ماده آن است که در نکاح منقطع٬ زوجین از هم ارث نمی برند.

فرزندان حاصل از ازدواج موقت٬ مشروط بر ثبت شدن قانونی و محضری ازدواج٬ حقوقی درست همانند فرزندان حاصل از ازدواج دائم دارند٬ یعنی فرزندان مشروع پدر شناخته می شوند٬ پدر موطف به دادن نفقه و نگه داری آنان است و از پدر ارث می برند. اما مساله این جاست که با توجه به عدم ثبت محضری ازدواج موقت در اکثر موارد، جاری شدن صیغه ی آن توسط زوجین یا عاقدان گم نام و فاقد دفتر، اثبات نسب برای فرزند حاصل از ازدواج موقت بسیار مشکل و اکثرا غیرممکن خواهد بود. در حال حاضر به وفور شاهد بی شناسنامه ماندن این فرزندان یا تضییع حقوق آنان مانند ارث هستیم.

طلاق مخصوص نکاح دائم است و در ازدواج موقت وجود ندارد. (ماده ۱۱۳۹)

ازدواج موقت به فوت یکی از طرفین، فسخ نکاح٬ بذل مدت از طرف شوهر و انقضای مدت معین شده منحل می شود. فسخ نکاح می تواند بر مبنای وجود عیوبی مشخص در زن یا مرد٬ یا عدم وجود صفتی که ضمن عقد شرط شده یا عقد بر آن واقع شده انجام گیرد. عیوبی نظیر جنون٬ خصاء٬ عنن و عدم توانایی بر انجام عمل جنسی در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود. عیوب موجود در زن که حق فسخ برای مرد ایجاد می کنند (چنان چه عیوب مزبور در حال عقد موجود بوده و پس از عقد ظاهر نشده باشند) نیز عبارت اند از قرن٬ برص٬ جذام٬ افضاء٬ زمین گیری٬ نابینایی از هردو چشم. چنان چه هریک از طرفین پیش از عقد به وجود عیب مزبور در طرف دیگر عالم باشد٬ حق فسخ نخواهد داشت.

شوهر می تواند در هر زمانی از ازدواج موقت٬ مدت باقی مانده را به زن ببخشد و عقد را منحل کند٬ چه زن به این امر راضی باشد چه نباشد. هم چنین با انقضای مدت تعیین شده ی ازدواج موقت عقد منحل می شود. تنها راهی که به زن اختیار انحلال ازدواج موقت را می دهد٬ شرط ضمن عقد یا وکالت نامه مبنی بر داشتن حق بذل مدت از سوی شوهر است. این وضع، در کنار موقتی بودن ازدواج و عدم دقت و بررسی وضع و اخلاق و شهرت همسر (حداقل به اندازه ی نکاح دائم) زنان را در شرایط ناامنی قرار می دهد. چه بسا ممکن است زن پس از نکاح منقطع با سوءرفتار و آزار همسر مواجه شود، که در این صورت حتی نزد قانون نیز راه نجاتی ندارد.

وضعیت عده در ازدواج موقت با ازدواج دائم متفاوت است. مطابق ماده ی ۱۱۵۲ عده ی فسخ نکاح و بذل مدت و انقضاء آن در مورد نکاح منقطع در زن غیر باردار دو طهر (دو عادت ماهانه) است مگر اینکه زن با اقتضای سن ، عادت زنانگی نبیند که در این صورت ۴۵ روز است . عده طلاق و فسخ نکاح و بذل مدت و انقضاء آن در مورد زن حامله٬ تا زمان وضع حمل است . زن یائسه و زنی که با همسر خود نزدیکی نداشته نیازی به نگاه داشتن عده ی انقضا یا بذل مدت و فسخ نکاح ندارد اما عده ی وفات٬ در همه ی موارد باید رعایت شود.

مطابق ماده ی ۱۱۵۴ «عده وفات چه در دائم و چه در منقطع ٬ در هر حال چهار ماه و ده روز است مگر اینکه زن حامل باشد که در این صورت عده وفات تا موقع وضع حمل است مشروط بر اینکه فاصله بین فوت شوهر و وضع حمل از چهار ماه و ده روز بیشتر باشد و الا مدت عده همان چهار ماه و ده روز خواهد بود.

مهریه در ازدواج موقت

در صیغه کردن باید مهریه به طور کامل معلوم شود. به عنوان مثال اگر مهریه یک شاخه گل رز است باید عنوان شود که کدام شاخه گل رز. یا اگر عنوان نشده ارزش مالی آن نیز عنوان شود. به عنوان مثال یک شاخه گل رز به مبلغ ۲۰ تومان. همچنین مدت صیغه نیز باید به صورت دقیق معلوم شود. اگر خانم و آقایی قصد انجام عقد دائم را دارند باید مدت صیقه آن ها تمام شود یا آقا بگوید بقیه مدت را به همسرم بخشیدم. در غیر این صورت عقد دائم باطل می شود. پس از جاری شدن صیغه مهریه برگردن مرد است. اگر مرد با زن رابطه برقرار کند، باید تمام مهریه را به او بدهد در غیر این صورت پرداخت نصف مقدار مهریه الزامی است.

شرایط صیغه و ازدواج موقت چیست؟

ازدواج موقت از نظر شرعی در اسلام حلال قرار داده شده پس از نظر قانونی و حقوقی نیز مشکلی ندارد. انجام آن مستلزم یکسری شرایط است که در ادامه به آن می پردازیم:

  1. برای ازدواج موقت احتیاجی به نوشتن و گرفتن شاهد نیست. همین که صیغه خوانده شود کافی است.
  2. اگر صیغه ازدواج موقت توسط زن و مرد جاری نشود و عاقد داشته باشد، عاقد باید بالغ باشد.
  3. اگر زن شوهردار با مردی که قرار است در آینده با او ازدواج کند، زنا کند، آن زن برای همیشه بر او حرام می شود.
  4. در ازدواج موقت طلاق وجود ندارد. بلکه با پایان مدت زمان تمام می شود. یا اینکه مرد می گوید بقیه زمان را به همسرم بخشیدم.
  5. صیغه تنها با زنانی امکان پذیر است که بکارت آن ها با شوهر کردن از بین رفته باشد. (ازدواج با زنانی که بکارت آن ها به واسطه زنا از بین رفته است مانند ازدواج با زنان باکره با اجازه پدر صورت می پذیرد)
  6. مرد می تواند زنی که هنوز در عقد موقت او قرار دارد و مدت عده او تمام نشده به عقد دائم خود در بیاورد.
  7. زن نباید هنگام جاری شدن صیغه موقت در نکاح مرد دیگری باشد.
  8. رضایت طرفین باید وجود داشته باشد.
  9. در مورد اینکه آیا مرد می تواند با همسر موقت خود بیشتر از ۴ ماه نزدیکی نکند بین علما اختلاف است.
  10. همانطور که خواستگاری از زنی که ازدواج دائم کرده حرام است، خواستگاری از زنی که به صیغه فرد دیگر در آمده نیز حرام است.

مسائل جنسی در صیغه ازدواج موقت

در ازدواج موقت اگر شرطی قید نشده باشد، هر دو طرف می تواند از یکدیگر به اندازه رابطه جنسی در عقد دائم لذت ببرند و نزدیکی صورت بگیرد. اما اگر زن ضمن عقد ذکر کرده باشد که به نزدیکی راضی نیست این عمل انجام نمی پذیرد تا زمانی که زن رضایت زن حاصل شود. اگر صیغه موقت به منظور آشنایی باشد و پدر دختر باکره این امر را ذکر کرده باشد، نزدیکی نباید صورت بپذیرد.

تفاوت های مهم ازدواج موقت و دائم

  • در ازدواج دائم مخارج و پرداخت نفقه زن برعهده مرد است اما در ازدواج موقت زن و مرد در رابطه با جزئیات زندگی هرگونه که بخواهند پیمان می بندند.
  • در ازدواج موقت پس از پایان مدت ذکر شده ضمن صیغه زن و مرد می توانند آن را تمدید کنند یا از هم جدا شوند اما ازدوج دائم مادام العمر است و برخلاف ازدواج موقت در آن طلاق وجود دارد .
  • در ازدواج دائم زن و شوهر از یکدیگر ارث می برند اما در ازدواج موقت این چنین نیست.
  • در ازدواج موقت برخلاف ازدواج دائم ورود و خروج زن منوط به اجازه همسر نیست و جزئیات روابط آن ها بین خودشان تعیین می شود.
  • در ازدواج دائم اگر مهر تعیین نشود، اجرت المثل آن به زن داده می شود اما ازدواج موقت بدون تعیین کامل مهریه صحیح نیست.
  • در ازدواج موقت و دائم پرداخت مهریه بر گردن مرد است.

ارث در رابطه زوجیت

پیش از بررسی ارث در ازدواج موقت، و اینکه، آیا به زن و مرد در صیغه ارث تعلق می گیرد؟ باید بدانیم که، رابطه زوجیت، یکی از اشکال برخورداری از حق دریافت ارث می باشد. بر اساس ماده ۸۶۴ قانون مدنی: ” از جمله اشخاصی که، به موجب سبب، ارث می برند، هریک از زوجین است که در حین فوت دیگری، زنده باشند. ” بنابراین، از جمله شرایط دریافت ارث زوجین از یکدیگر، این است که طرفین، در رابطه زوجیت باشند و حین فوت دیگری، در قید حیات باشند.

در ماده ۹۱۳ قانون مدنی، مقدار ارث هر یک از زوجین این گونه بیان شده است: « … نصف ترکه، برا زوج و ربع آن برای زوجه، در صورتی که میت اولاد یا اولاد اولاد نداشته باشد و از ربع ترکه، برای زوج و ثمن آن برای زوجه، در صورتی که میت، اولاد یا اولاد اولاد داشته باشد و مابقی ترکه، بر طبق مقررات مواد قبل، مابین سایر وراث، تقسیم میشود.»

ارث زن از مرد: همانطور که در متن ماده ۹۱۳ قانون مدنی گفته شد، سهم زن از ارث شوهر، در صورت داشتن فرزند و نداشتن فرزند، متفاوت است. در صورتی که زوج، صاحب فرزند نباشد، سهم زن، یک چهارم خواهد بود؛ اما در صورتی که مرد، فرزند داشته باشد، ارث زن، یک هشتم از اموال منقول و قیمت اموال غیر منقول، اعم از عرصه و اعیان می باشد. 

ارث مرد از زن: بر اساس ماده ۹۱۳ قانون مدنی، ارث زوج از زوجه، در صورتی که متوفی، صاحب فرزند باشد، یک چهارم از اموال و در صورتی که متوفی، فرزندی نداشته باشد، نصف اموال او خواهد بود. در صورتی که زوجه، دارای وارث دیگری، به جز شوهر نباشد. زوج از نیم دیگر اموال زوجه نیز ارث می برد. لازم به ذکر است که زوج، از تمام اموال زوجه، اعم از منقول و غیر منقول ارث خواهد برد.

برای مطالعه مقاله همه چیز درباره شروط ضمن عقد! کلیک کنید.

ارث در عقد موقت برای زن و مرد

در قسمت قبل، درباره سهم الارث در رابطه زوجیت صحبت کردیم. اما سوالی که در این قسمت، مطرح می شود، این است که آیا قواعد ارث زوجین، در رابطه ازدواج موقت نیز حکم فرما است و آیا به زن و مرد در صیغه ارث تعلق میگیرد؟ به همین دلیل، در این قسمت، درباره قواعد ارث در ازدواج موقت، صحبت خواهیم کرد.

ماده ۹۴۰ قانون مدنی، بیان می دارد: « زوجین که زوجیت آنها، دائمی بوده و ممنوع از ارث نباشند، از یکدیگر ارث میبرند.» بر اساس این ماده، تنها زوجینی که در عقد نکاح دائم هستند و به دلایلی مانند کفر، لعان و قتل، ممنوع از ارث نیستند، از یکدیگر ارث می برند. بنابراین، احکام ارث، زوج و زوجه در عقد نکاح موقت را شامل نمی شود.

همچنین لازم به ذکر است که ارث، از قواعد آمره می باشد. این بدان معنا است که هر گونه توافقی، بر خلاف آن، محکوم به بطلان است. بنابراین، اگر زوجین، ضمن عقد نکاح، شرط توارث کنند، وجهه قانونی ندارد و این شرط، در رابطه میان طرفین، اعمال نمی شود. اما، از آنجا که هر فرد، می تواند نسبت به یک سوم از اموال خود، وصیت کند، بنابراین زوجین در عقد موقت، می توانند، از اموال خود، برای یکدیگر، وصیت نمایند.

ارث فرزند حاصل از ازدواج موقت

در قسمت های پیش، پس از پاسخ به این سوال که آیا به زن و مرد در صیغه ارث تعلق میگیرد؟ شرط توارث در ضمن عقد موقت را بررسی نمودیم. پس از بررسی ارث در ازدواج موقت، ممکن است این سوال، مطرح شود که شرایط ارث، در مورد فرزند حاصل از عقد موقت چگونه است؟ در این قسمت، به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.

قوانین ایران، در مورد ارث فرزند حاصل از عقد موقت، مسکوت مانده اند. بنا به سایر مواد موجود در قانون مدنی، می توان گفت: فرزند حاصل از عقد موقت، دارای تمامی حقوق مربوط به فرزندان، که در قانون مدنی تعیین شده می باشند و نمی توان، او را به این دلیل، از حقوق مالی خود، مانند نفقه و مهریه محروم نمود.

بنابراین، قواعد ارث در ازدواج موقت و آنچه در مورد عدم توارث زوجین در عقد موقت گفته شد، صرفا مربوط به رابطه میان زوج و زوجه می باشد. لیکن، احکام ارث فرزندان از والدین و ارث والدین از فرزند، در این نوع از ازدواج، مانند احکام ارث، در عقد دائم خواهد بود. بنابراین نه تنها فرزند حاصل از عقد موقت، از والدین خود، ارث می برد، بلکه والدین نیز، از او ارث خواهند برد.

حقوق زن در صیغه موقت

عقد موقت یا صیغه ، یکی از انواع عقد نکاح می باشد که شرایط و احکام مربوط به آن ، ضمن قانون مدنی ، بیان شده است . به طور خلاصه ، می توان گفت که در عقد موقت ، بر خلاف عقد ازدواج دائم ، زن و مرد ، صرفا برای مدت زمان تعیین شده در عقد ، به هم محرم می شوند و پس از پایان یافتن مدت زمان عقد موقت ، رابطه زوجیت نیز ، خاتمه پیدا می کند .

یکی از تفاوت های عقد ازدواج دائم و موقت ، آن است که حین عقد موقت ، باید حتما مدت زمان عقد ، به صورت دقیق ، تعیین شود . علاوه بر این ، مهریه زن در عقد موقت یا صیغه ، باید تعیین شده باشد ؛ در غیر این صورت ، می توان گفت که شرایط صحت عقد موقت ، وجود نداشته است و عقد ، باطل و بلا اثر خواهد بود .

اما یکی از سوالات مهمی که در ارتباط با عقد یا صیغه موقت مطرح می شود ، این است که حقوق زن در صیغه موقت چیست و به عبارت دیگر ، در صیغه موقت ، زن چه حقوقی دارد که شوهر ، موظف به فراهم نمودن و تامین آن است ؟ در پاسخ به این سوال ، باید گفت که حقوق زن در ازدواج موقت یا صیغه ، با حقوق زن در ازدواج دائم ، اندکی متفاوت است که در این قسمت ، به بررسی آن می پردازیم .

در ارتباط به حقوق زن در صیغه موقت و حقوق زن در ازدواج  صیغه، اولین موردی که متبادر به ذهن می شود ، حق نفقه زن است . در واقع ، این سوال مطرح می شود که آیا در صیغه موقت نیز ، زن مانند ازدواج دائم ، حق دریافت و مطالبه نفقه خواهد داشت ؟ در پاسخ به این سوال ، باید گفت که بر اساس ماده ۱۱۱۳ قانون مدنی ، حق دریافت نفقه زن در عقد موقت ، پیش بینی نشده است .

بر اساس این ماده ، در عقد موقت ، زن ، حق دریافت نفقه ندارد ؛ مگر در دو حالت . حالت اول ، این است که حین عقد موقت یا صیغه ، شرط شده باشد که زن ، حق دریافت نفقه داشته باشد و حالت دوم ، این است که عقد موقت ، بر این مبنا میان طرفین منعقد شده باشد که زن ، نفقه دریافت کند ؛ حتی اگر زن و شوهر ، حین صیغه ، شرطی بابت دریافت نفقه ، نکرده باشند .

دومین مورد از حقوق زن در صیغه موقت ، ارث زن در عقد موقت می باشد . به عبارت دیگر ، این سوال ممکن است مطرح شود که آیا در صورت فوت شوهر در عقد موقت یا صیغه ، همسر وی می تواند از ارث وی بهره مند شود یا خیر ؟ در پاسخ به این سوال ، باید گفت که بر خلاف عقد دائم ، در عقد موقت یا صیغه ، میان زن و شوهر ، رابطه توارث برقرار نمی شود و به همین دلیل ، در صورتی که مرد ، حین عقد موقت ، فوت کرده باشد ، زن نمی تواند از وی ارث ببرد .

مورد بعدی در رابطه با حقوق زن در صیغه موقت ، مربوط به مهریه زن در صیغه موقت می باشد . همانطور که بیان شد ، یکی از مهم ترین شرایط صحت ازدواج موقت ، این است که در زمان عقد ، مهریه زن ، به صورت دقیق ، تعیین شده باشد و در غیر این صورت ، عقد موقت ، باطل می باشد . لذا در عقد موقت یا صیغه نیز ، مانند عقد دائمی ، زن ، حق دریافت مهریه را خواهد داشت و در صورتی که مرد ، مهریه زن را نپردازد ، به استناد صیغه نامه ، می تواند در دادگاه ، دعوی مطالبه مهریه اقامه کند .

یکی دیگر از حقوق زن در صیغه موقت ، این است که مرد ، در برخی موارد خاص ، ملزم به ثبت ازدواج موقت یا صیغه شده است و در صورتی که اقدام به ثبت نکاح موقت نکند ، ممکن است با مجازات عدم ثبت صیغه مواجه شود که شامل  جریمه نقدی ، حبس و الزام به ثبت عقد موقت می باشد . بر اساس قانون حمایت خانواده ، در صورتی که زوجه ، حین عقد موقت ، باردار شده و یا اینکه در زمان ازدواج موقت ، شرط شده باشد که مرد ، عقد موقت را ثبت کند ، مرد ملزم است این امر را انجام دهد .

حقوق مرد در صیغه موقت

در قسمت قبل ، به بررسی این مطلب پرداخته شد که حقوق زن در ازدواج موقت یا صیغه چیست . همانطور که گفته شد ، در صیغه موقت ، زن ، ارث نمی برد و در حالت کلی ، حق دریافت نفقه نیز ندارد ؛ مگر شرط شده یا ازدواج موقت ، بر مبنای دریافت آن ، واقع شده باشد . اما در همین رابطه ، ممکن است این سوال نیز مطرح شود که حقوق مرد در صیغه موقت چیست ؟ آیا حقوق مرد در عقد موقت یا صیغه ، مانند عقد دائم است یا خیر ؟

در پاسخ به این سوال ، باید گفت که یکی از مهم ترین حقوق مرد در ازدواج دائم ، این است که زوجه ، از وی تمکین نماید . با این توضیح که ، تمکین خاص ، ناظر بر روابط زناشویی میان زن و شوهر بوده و تمکین عام ، به معنی پذیرش ریاست مرد بر کانون خانواده است و به عنوان مثال ، زن باید در همان منزلی که زوج ، فراهم نموده است ، سکونت نماید .

اما در خصوص اینکه آیا در عقد موقت نیز ، الزام به تمکین عام و خاص توسط زوجه وجود دارد یا خیر ، باید گفت که در عقد موقت نیز ، همچون عقد دائم ، زن ، موظف است که از همسر خود تمکین نموده و حقوق وی را رعایت نماید ؛ حتی از آن جهت که فلسفه عقد موقت ، بر طرف نمودن غریزه جنسی است ، زن الزام به تمکین خاص در قبال شوهر دارد ؛ فلذا عدم تمکین در عقد موقت ، موجه نیست .

با این وجود ، از آن جهت که شرایط ازدواج موقت یا صیغه ، تا حدود زیادی ، مبتنی بر توافق میان زن و شوهر است ، به نظر برخی از فقها ، زوجه می تواند با زوج ، شرط کند که از تمکین در قبال وی ، خودداری می نماید و در این صورت ، شرط عدم نزدیکی در عقد موقت یا صیغه ، کاملا صحیح و معتبر خواهد بود و زن ، ملزم به تمکین در قبال مرد نخواهد بود ؛ اما در عین حال ، با هم محرم هستند .

نکات مربوط به حقوق مرد و زن در صیغه موقت

در قسمت های قبل ، به بررسی این موضوعات پرداخته شد که حقوق مرد و زن ، در صیغه موقت چیست و آیا حقوق زن و مرد در ازدواج موقت ، با ازدواج دائم ، تفاوت دارد یا خیر . در این ارتباط ، از حق نفقه و مهریه و ارث زن در صیغه صحبت کرده و الزام به تمکین توسط زن در ازدواج موقت را توضیح دادیم . اما در این قسمت ، قصد داریم برخی از نکات مربوط به حقوق مرد و زن در صیغه موقت را مورد بررسی قرار دهیم .

در ارتباط با حقوق مرد و زن در صیغه موقت ، باید به یک نکته مهم اشاره نمود و آن هم این است که در عقد دائم ، هر دوی زوجین ، موظف به حسن معاشرت با یکدیگر و تشیید مبانی خانواده هستند ؛ چرا که فلسفه ازدواج دائم ، تشکیل خانواده و فرزند آوری است . اما در عقد موقت هم که اصولا با فلسفه رفع غرایز جنسی  منعقد می شود، باز هم زوجین ، موظف به حسن معاشرت با یکدیگر هستند و باید حقوق دیگری را رعایت نمایند ؛ در غیر این صورت ، دیگری می تواند با مراجعه به دادگاه ، حقوق قانونی خود را مطالبه کند .

یکی از نکات مهم در ارتباط با حقوق مرد و زن در صیغه موقت ، این است که اگر هر کدام از زن و شوهر ، بخواهند در دادگاه ، حقوق قانونی خود ( مهریه و نفقه برای زن ، یا الزام به تمکین برای مرد ) را مطالبه نمایند ، ابتدای امر ، باید عقدنامه ازدواج موقت را ارائه دهند . به عنوان مثال ، زمانی که زن ، به استناد عقد موقت ، در دادگاه ، مطالبه نفقه یا مهریه می نماید ، ابتدا باید ثابت کند که همسر آن مرد است .

در صورتی که برگه صیغه نامه در دسترس نباشد ، می بایست با استفاده از سایر ادله قانونی ، رابطه زوجیت خود را در دادگاه ، به اثبات برسانند که این موضوع ، با توجه به اینکه در عمده موارد ، ثبت ازدواج موقت یا صیغه انجام نمی شود ، اندکی دشوار است . با این حال ، به جای صیغه نامه ، می توان به شهادت شهود یا اقرار دیگری مبنی بر رابطه زوجیت ، استناد کرده و عقد موقت را ثابت کرد تا حقوق قانونی ، قابل مطالبه باشد که جزئیات این موضوع را می توانید در مقاله نحوه اثبات صیغه یا ازدواج موقت ، مشاهده نمایید .

یکی دیگر از نکات مربوط به حقوق مرد و زن در صیغه موقت ، این است که اصولا ، تا پایان مدت زمان ازدواج موقت ، حقوق و تکالیف زوجین ، برقرار است . پایان یافتن عقد موقت یا صیغه ، معمولا به دو شکل اتفاق می افتد . در حالت اول ، مدت زمان عقد موقت یا صیغه ، به پایان رسیده و زوجیت ، خود به خود ، پایان می یابد و در حالت دوم ، مرد ، مدت زمان باقی مانده از عقد موقت یا صیغه را به زن بخشیده و به عقد ، خاتمه می دهد که به آن ، بذل مدت در ازدواج موقت گفته می شود .

با این حال ، گاهی ، از مدت زمان عقد موقت ، مدت زمان زیادی باقی مانده و مثلا ، صیغه ۹۹ ساله منعقد شده است . اما مرد ، حقوق زن در عقد موقت را رعایت نمی کند . در چنین شرایطی ، به دلیل اینکه زن ، به دلیل عدم رعایت حقوق خود ، در سختی و عسر و حرج قابل توجهی قرار می گیرد ، می تواند به دادگاه مراجعه نموده و پس از اثبات صیغه ، از دادگاه تقاضا کند که مدت زمان باقی مانده از عقد موقت یا صیغه ، به وی بخشیده شود و صیغه ، به پایان برسد .

در چنین شرایطی ، چون در صیغه موقت ، طلاق وجود ندارد ، قاضی دادگاه ، پس از مشاهده عسر و حرج زن ، می تواند حکم الزام مرد به بذل مدت در ازدواج موقت را صادر نموده تا زن ، به دلیل عدم رعایت حقوق خود در ازدواج موقت ، در سختی و تنگنا قرار نگیرد . اما مرد ، هر زمان که احساس کند ، حقوق وی در عقد موقت رعایت نمی شود ، می تواند با پرداخت حقوق مالی زن ( همچون مهریه ) ، باقی مدت را به زن بذل نموده و به عقد موقت ، خاتمه دهد .

صیغه ٩٩ ساله چگونه است ؟

اشاره شد که صیغه ۹۹ ساله همان ازدواج موقت است که مدت آن ۹۹ سال تعیین شده است. همچنین باید گفت که در قانون مدنی در خصوص میزان مدت زوجیت در ازدواج موقت منعی صورت نگرفته است.

√ ازدواج موقت می تواند از چند ساعت تا چندین سال باشد و تعیین ۹۹ سال در ازدواج موقت به معنای دائم بودن آن ازدواج نیست. بلکه ازدواج دائم احکام و شرایط خاص خود را دارد.

√ نکته حائز اهمیت در تعیین مدت در ازدواج موقت این است که شروع و پایان مدت زوجیت کاملاً مشخص باشد. البته اگر تاریخ شروع تعیین نشود، اصولا تاریخ عقد را زمان شروع زوجیت در نظر می ‌گیرد.

تفاوت صیغه ٩٩ ساله و ازدواج دائم

برخی معتقدند به این دلیل که مدت ۹۹ سال در ازدواج موقت، بیش از طول عمر طبیعی زوجین است، در نتیجه ازدواج دائم تلقی می‌شود. در حالی که ازدواج دائم و موقت دو معقوله جدا هستند که احکام آثار متفاوتی دارند.

برخی از تفاوت های این دو نکاح به شرح زیر می باشد:

۱ تعیین مهریه و تعیین مدت در ازدواج موقت الزامی است در حالی که زوجین در ازدواج دائم ممکن است مهریه تعیین نکنند، همچنین تعیین مدت نیز مطرح نیست و زوجین در عقد دائم هستند.

۲ در ازدواج موقت طرفین می‌توانند به صورت غیررسمی خودشان صیغه محرمیت بخوانند و ازدواج را ثبت رسمی نکنند به عبارت دیگر ثبت رسمی ازدواج موقت ارادی بوده در حالی که عدم ثبت رسمی ازدواج دائم غیرقانونی است.

۳ در ازدواج موقت و صیغه ۹۹ ساله مرد میتواند هر زمان که بخواهد بذل مدت کند به عبارت دیگر از ادامه زوجیت صرف‌نظر کند. ولی در ازدواج دائم تشریفات طلاق وجود دارد.

۴ در صیغه ۹۹ ساله یا ازدواج موقت مرد ملزم به پرداخت مهریه است و تعیین مهریه از ملزومات ازدواج موقت است و بدون مهریه عقد باطل است، حتی اگر نزدیکی میان زن و شوهر صورت نگرفته باشد.

۵ در ازدواج موقت حتی به صورت ۹۹ ساله زن و مرد از هم ارث نمی برند.

۶ در ازدواج موقت به زن نفقه تعلق نمی گیرد مگر این که ضمن عقد، پرداخت نفقه شرط شده باشد.

مجازات عدم ثبت ازدواج موقت چیست؟

در برخی موارد مانند ؛ باردار شدن زن و نیاز به تعیین هویت فرزند متولد شده ، توافق طرفین در ابتدای ازدواج جهت ثبت ازدواج و شرط ضمن عقد جهت ثبت ازدواج ، قانون حمایت از خانواده ثبت ازدواج موقت را اجباری کرده است .

اگر چه در خصوص ثبت اجباری ازدواج موقت ، قانونگذار مجازات کیفری و حقوقی را عنوان نموده است اما در عمل هیچ گونه مجازاتی برای چنین ازدواجی اعمال نمی شود.

در رابطه با ثبت ازدواج ، بر اساس قوانین اسلامی تنها زمانی عدم ثبت ازدواج موقت در دفاتر رسمی ازدواج مجازات کیفری دارد که نوع ازدواج دائمی باشد .

همچنین با توجه به نظریه شورای نگهبان و تصریح قانون مجازات اسلامی ، اگر ازدواج موقت به لحاظ شرعی صحیح انجام شده باشد ، ثبت نکردن آن در دفاتر قانونی ثبت ازدواج ، هیچ گونه مجازات کیفری نخواهد داشت

برای مطالعه مقاله همه چیز درباره گواهی عدم سوء پیشینه! + راهنمای تصویری دریافت گواهی عدم سوء پیشینه کلیک کنید.

سوالات متداول

آیا پدر یا جد پدری می توانند صیغه جاری نمایند؟

پدر می تواند برای دختر یا پسر نابالغ خود را صیغه موقت جاری کند. اگر پدری دختر نابالغ خود را که از او خبری ندارد صیغه کند در صورتی که نداند او مرده است یا زنده و یا کجا زندگی می کند، برحسب ظاهر محرم بودن صورت می پذیرد . اگر معلوم شود دختر در زمان عقد زنده نبوده است عقد باطل است.

آیا صیغه و ازدواج موقت محدودیت دارد؟

در ازدواج موقت برای زنان جایز نیست در یک زمان در عقد بیش از یک نفر باشند. اما برای مردان محدودیتی ندارد. مرد می تواند به هر تعداد را صیغه کند. مدت عده برای زنان در ازدواج موقت دوبار پاک شدن از قاعدگی است و برای کسانی که قاعدگی برای آن ها صورت نمی پذیرد، این مدت ۴۵ روز است. اما برخی معتقدند که اگر شوهر در ازدواج موقت فوت کند، این مدت مثل ازدواج دائم واست و ۴ ماه و ۱۰ روز به طول می انجامد.

آیا می توان دختر باکره را صیغه نمود؟

در این خصوص باید گفت دختر باکره رشیده را باید با اجازه پدر یا جد پدری وی صیغه نمود. در صورتی که دسترسی به هیچ یک از آن ها وجود نداشته باشد بدون اجازه پدر صیغه قابل اجراست. در صورتی که دختر قبلا ازدواج کرده باشد و بکارت او به واسطه شوهر از بین رفته باشد در این صورت به اجازه پدر و جد پدری نیازی نیست. اما در صورتی که بکارت وی به واسطه زنا از بین رفته است اجازه پدر احتیاط واجب است.

آیا زوجین در عقد موقت از یکدیگر ارث می برند؟

خیر حق دریافت ارث تنها در مورد ازدواج دائم است که در متن مقاله با جزئیات بیشتری بیان شده است.

آیا می توان در ازدواج موقت شرط دریافت ارث را قرار داد؟

خیر قوانین مربوط به ارث از قوانین آمره هستند و نمی توان خلاف آن توافق نمود برای مطالعه بیشتر به متن مقاله مراجعه نمایید.

آیا می توان برای همسر موقت وصیت نمود؟

بله افراد می توانند در زمان حیات نسبت به یک سوم اموال خود وصیت کنند برای دریافت جزئیات در این زمینه به متن مقاله مراجعه نمایید.

حقوق زن در عقد ازدواج موقت چیست ؟

از جمله حقوق زن در ازدواج موقت می توان به مهریه زن و در مواردی حق نفقه اشاره نمود اما در عقد موقت زن از شوهر خود ارث نمی برد که برای دریافت اطلاعات بیشتر در این خصوص می توانید متن مقاله را مطالعه نمایید .

حقوق مرد در صیغه موقت چیست ؟

یکی از حقوق مرد در صیغه مرد این است که می تواند تمکین زوجه را مطالبه نموده و با وی رابطه زناشویی داشته باشد مگر اینکه حین عقد موقت شرط عدم نزدیکی شده باشد که شرح این موضوع در متن مقاله آمده است .

آیا می توان حقوق زن و مرد در عقد موقت را از طریق دادگاه پیگیری کرد ؟

بله در صورت بروز اختلاف می توان به دادگاه مراجعه و پس از اثبات عقد موقت یا صیغه در دادگاه اقدام به مطالبه حقوق قانونی زن یا مرد نمود که جزئیات تکمیلی در خصوص این موضوع در متن مقاله ذکر شده است .



:: برچسب‌ها: ارث در ازدواج موقت، صیغه ,
:: بازدید از این مطلب : 99
|
امتیاز مطلب : 51
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
ن : تیم برنامه نویسی استارین وب
ت : جمعه 14 بهمن 1401
.

نکات مهم در خصوص خرید خودرو

  •  این امكان وجود دارد كه در روابط افراد در این خصوص، اختلافاتی ایجاد شود كه یك یا دو طرف معامله را وادار به طرح اقامه دعوی علیه دیگری یا استمداد از قانون در حل اختلاف خود نماید.
  • از آنجایی كه برای انجام هر عملی وجود عده‌ای متخصص لازم است، درخصوص داد و ستد اتومبیل نیز افرادی تحت همین عنوان در نمایشگاه‌ها و فروشگاه های اتومبیل به فعالیت می‌پردازند. این نمایشگاه ها، در عرف «بنگاه های معاملات اتومبیل» نامیده می شوند كه براساس قوانین مصوب و زیرنظر اتحادیه صنف نمایشگاه های اتومبیل فعالیت می نمایند. بر همین اساس  اشخاصی كه به نوعی نیاز به خرید اتومبیل دارند یا از سوی دیگر خواهان فروش اتومبیل خود می باشند، به این بنگاه ها مراجعه كرده و از خدمات آن در ازای پرداخت حق الزحمه بهره مند می گردند.

 
 مزیت مراجعه به بنگاه های معاملاتی اتومبیل

این امر كه هر فردی در هر زمینه ای متخصص باشد، اصولاً محال می باشد. بنابراین انسان ها برای انجام هر عملی نیاز به تخصص افراد دیگر دارند تا بتوانند به مطلوب خود دست یابند. لذا شخصی كه تصمیم به خرید اتومبیل می نماید، از آنجایی كه با رویت ظاهری اتومبیل نمی تواند شناسایی كاملی از اتومبیل مورد نظر داشته باشد، به بنگاه معاملاتی مراجعه می نماید. متصدی بنگاه مزبور نیز از آنجایی كه در این امر خبره می باشد، اتومبیل را از جنبه های مختلف از جمله جنبه های فنی، بدنه، موتور و از همه مهم تر مدارك قانونی مالكیت و تطبیق یا عدم تطبیق مدارك با مشخصات و قسمت های مختلف خودرو مثل شماره موتور، شاسی، بدنه و غیره مورد بررسی قرار می دهد. او همچنین قادر است كه مالك ظاهری را از مالك واقعی اتومبیل تشخیص دهد و نظر تخصصی خود را جهت آگاهی طرفین بیان دارد.

در نتیجه خریدار با خیال آسوده اقدام به خرید اتومبیل می نماید و فروشنده نیز كه از شرایط فروش خودروی خود اطلاعی ندارد، به علت آگاهی متصدی بنگاه، به فروش خود رضایت داده و با اطمینان خاطر اقدام به فروش اتومبیل خود می نماید. نكته قابل توجه این كه در صورتی كه خود افراد اقدام به خرید و فروش نمایند، در صورت بروز اختلاف و مراجعه به دادگستری، امكان تكذیب موارد ادعایی از طرف مقابل وجود دارد اما با وجود كارشناس، حضور در بنگاه و انجام معامله در آنجا، حداقل می توان از شهادت متصدی بنگاه در جهت اثبات موارد ادعایی خود استفاده نمود.فرم قرارداد معامله اتومبیل از سوی صنف نمایشگاه اتومبیل محل، در اختیار بنگاه قرار داده شده و نام بنگاه و مشخصاتش در آن قید گردیده است.در برخی از موارد، بنگاه هایی به صورت قلابی و به منظور فرار از مالیات ایجاد می گردند كه فرم آنها نیز به صورت جعلی از سوی همان بنگاه چاپ گردیده است.

به منظور جلوگیری از مشكلات آتی، باید قبل از مراجعه به بنگاه اتومبیل، از واقع بودن آن و تابعیت آن از صنف مزبور مطمئن شد. در اكثر فرم های مخصوص انتقال، قید گردیده كه این قرارداد بدون مهر و امضای مسوول بنگاه از درجه اعتبار ساقط است.بنابراین پس از تنظیم سند، بایستی دقت شود كه حتما مهر بنگاه در سه نسخه قرارداد درج گردد.

مدارک خودرو را به دقت بررسی کنید

قبل از معامله خودرو، حتما از کامل بودن مدارک شناسایی فروشنده اطمینان حاصل کنید. این مدارک باید شامل موارد زیر باشد:

۱. کارت خودرو
۲. اصل سند خودرو
۳. برگ معاینه فنی معتبر
۴. پرداخت کامل عوارض شهرداری
۵. بیمه خودرو  

دقت کنید خودرو حتما به نام طرف مقابل باشد؛ از خرید خودروهایی در رهن شرکت سازنده و یا با پلاک شهرستان‌های دیگر و وکالتی و … حتی المقدور بپرهیزید. برخی دلالان، خودروها را با سند باز و پلاک نفر قبلی می‌فروشند! بعضی خودرو را جای طلب از کسی گرفته‌اند و خرید این مدل خودروها تازه اول داستان است.

در یک نمونه واقعی فردی یک خودروي صفر را خريداری می‌کند. فروشنده مدعی می‌شود که طی چندروز آينده به شركت ايران خودرو مراجعه کرده، خودرو را از رهن خارج و سند را به نام خریدار منتقل مي‌كند. در نتیجه بین طرفین قولنامه دستی نوشته می شود. حتی در قولنامه مبلغی به عنوان جریمه برای دیرکرد در تحویل و انتقال سند خودرو لحاظ می‌شود. پس از چند روز فروشنده با خریدار تماس گرفته و مدعی می‌شود که کارخانه با خارج کردن خودرو از رهن موافقت نکرده است و معامله فسخ است. ضمن اینکه خریدار را تهدید می‌کند که در صورت عدم فسخ قرارداد (بدون پرداخت جریمه از سوی فروشنده) از طریق کمپانی سازنده؛ خودرو را توقیف می‌کند. این در حالی است که قیمت خودرو هم به شدت افزایش یافته.

متاسفانه این خریدار اطلاع نداشته که امکان پس گرفته شدن خودرو از طرف کمپانی سازنده وجود دارد چون سند در رهن کمپانی سازنده است. تنها راه رسیدن خریدار به حق خود این است که قرارداد بدون ذکر مشخصات خودرو باشد مثلا نوشته شده باشد بک دستگاه سمند صفر و به شماره شاسی و مشخصات خودرو اشاره نشده باشد. که البته این هم نیازمند صرف هزینه و وقت در راهروهای دادگاه است! 

برای مطالعه مقاله همه چیز درباره ازدواج موقت (صیغه) ! + قانون ارث در ازدواج موقت کلیک کنید.

 تا حد امکان از خرید خودرو به صورت وکالتی خودداری کنید

خریدارانی که بدون مراجعه به مراکز تعویض پلاک اقدام به خرید خودرو با تنظیم مبایعه‌نامه یا وکالتنامه می‌کنند با مشکلات متعددی روبرو خواهند بود.  به عنوان مثال اگر خودرو مشکل منکراتی داشته باشد در زمان تعویض پلاک، خودرو به مدت دو هفته در پارکینگ مرکز تعویض پلاک توقیف می‌شود. همچنین در صورتی‌که شماره شاسی، موتور یا اتاق با سند رسمی خودرو مطابقت نداشته باشد خودرو در مرکز تعویض پلاک توقیف می‌شود. حال اگر زمان وکالتنامه شما کمتر از این زمان توقیف خودرو باشد با مشکلات زیادی روبرو خواهید شد. بنابراین تا حد امکان از خرید خودرو به این شکل خودداری کنید. در این زمینه توجه به نکات زیر ضروری خواهد بود.

۱. رانندگی با خودرویی که پلاک آن متعلق به مالک قبلی است، تخلف محسوب شده و مشمول جریمه خواهد شد.

۲. چنانچه خریدار به هر دلیل به‌ویژه در زمان ترخیص خودرو از توقفگاه، نیاز به خدمات ترافیکی داشته باشد، در صورت مشکوک بودن به عدم مالکیت، باید مالک اصلی پلاک حضور داشته باشد که این امکان همیشه وجود نخواهد داشت.

۳. برگه‌های جریمه که ناشی از ثبت توسط دوربین‌های ترافیکی هستند به آدرس و شماره تلفن همراه ارائه شده توسط صاحب پلاک ارسال می‌شود که ممکن است خریدار از آن مطلع نشود. در نتیجه ضمن انباشته شدن جریمه‌های رانندگی، با رسیدن مبلغ خلافی خودرو به یک میلیون تومان، دستور توقیف خودرو در سیستم اجرائیات صادر و اجرا می‌شود.

۴. ممکن است بنا به تقاضای فروشنده از مراجع قضایی بر اساس مستندات، دستور توقیف سیستمی پلاک خودرو برای تعویض پلاک صادر و تحت تعقیب قرار گیرد.
۵. ممکن است خودروی خریداری‌شده دارای مشکلات فنی و یا سند مجعول باشد.

مراقبت باشید فروشنده ممنوع المعامله نباشد

اگر فروشنده به شما پیشنهاد کند که برای تعویض پلاک به جای مراجعه به مراکز تعویض پلاک به شما وکالت‌نامه بدهد، تا حد امکان این پیشنهاد را قبول نکنید. چرا که اگر فروشنده ممنوع‌المعامله باشد داشتن وکالت‌نامه از وی فایده ای نخواهد داشت.

قبل از سند زدن قرارداد (مبایعه‌ نامه) تنظیم کنید

 اولین گام در انجام یک معامله نوشتن قرارداد بین خریدار و فروشنده است که هر طرف قرارداد را موظف می‌سازد تا نسبت به موارد توافق شده تعهد داشته باشند. از نوشتن هرگونه قول‌نامه دستی خودداری کنید، اگر اولین تجربه خرید خودروی شماست که اصلا زیر بار این حرف نروید! دقت کنید که به تمامی موارد زیر در مبایعه نامه اشاره شود:

۱. تمام جزئیات خودرو مانند مدل، رنگ، وسایل موجود خودرو، تک سوخت یا دوگانه سوز بودن آن و… 
۲. قیمت توافقی و نحوه پرداخت هزینه از سوی خریدار 
۳. زمان تحویل خودرو از طرف فروشنده به همراه بیمه و کارت سوخت 
۴. زمان و نحوه تعویض پلاک خودرو
۵. نحوه پرداخت عوارض سالانه شهرداری و مالیات، جرایم و دریافت تائیدیه عدم خلافی خودرو 
۶. توافقات برای زمان حضور در دفترخانه

همچنین توجه به نکات زیر الزامی است:

۱. پیش از خرید خودرو نسبت به بررسی اصالت و صحت خودرو توجه کنید و آگاه باشید که جمله «مورد معامله عیناً به رؤیت خریدار رسید» در مبایعه نامه به معنی پذیرفتن مورد معامله با شرایط پیدا و پنهان آن است.
۲. تا زمان مراجعه به مراکز تعویض پلاک، تأیید اصالت خودرو و احراز ممنوع المعامله نبودن فروشنده، همچنین پرداخت جرایم معوقه و دیون دولتی از سوی فروشنده از تسویه حساب و پرداخت کامل پول معامله خودداری کنید. برای این منظور بهتر است مبلغی (بسته به نوع خودروی مورد معامله) از کل مبلغ معامله تا اتمام مراحل معامله و تنظیم سند نزد خریدار باقی بماند تا بتواند ریسک‌هایی از قبیل به پایان نرسیدن قرارداد از سوی فروشنده را پوشش دهد.
۳. در صورت معاوضه دو خودرو، حتما دو قولنامه یا مبایعه‌نامه جدا برای این‌کار تنظیم کنید تا در صورت انجام نشدن تعهدات یک طرف، طرف دیگر مشکلی نداشته باشد.
۴. سعی کنید در مبایعه نامه خط خوردگی نباشد. در صورتی که خط خوردگی ایجاد شد با توضیح در پایان مبایعه نامه زیر توضیح مربوطه را نیز همه افراد امضا کننده امضا و تایید کنند که خط خوردگی قبل از امضا بوده است.

مراجعه به مراکز تعویض پلاک خودرو

بهترین روش برای انتقال مالکیت این است که طرفین قرارداد پیش از حضور در دفتر اسناد رسمی در مراکز تعویض پلاک حضور یافته و با ارائه مستندات اقدام به فک پلاک قبلی خودر و نصب پلاک جدید برای خریدار نمایند.

آیا دریافت کارت سبز خودرو به معنی مالکیت خودرو است؟

بر اساس ماده ۲۹ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی، رانندگان می‌بایست به‌هنگام نقل و انتقال خودرو، پس از انجام تعویض پلاک برای دریافت سند رسمی خودرو به دفاتر اسناد رسمی مراجعه می‌کردند. این قانون که در دی ماه ۱۳۸۹ به‌تصویب رسید، منجر به ایجاد اختلافاتی میان نیروی انتظامی و کانون سردفتران شده بود.

همین موضوع باعث شد، این‌گونه تصور شود که خریداران پس از خرید خودرو، تا زمانی‌که مراحل تنظیم سند مالکیت را انجام ندهند، مالک آن خودرو نیستند. بنابراین، به افراد پیشنهاد می‌شد، پس از انجام فرایند نقل‌ و انتقال خودرو هرچه سریع‌تر برای صدور سند رسمی خودرو اقدام کنند.

اکنون با دخالت مقامات قضایی در این موضوع، ماجرا خاتمه پیدا کرده و از این پس برگ سبز سند مالکیت خودرو تلقی می‌شود، مگر اینکه خریدار و فروشنده خود خواهان ثبت سند در این دفاتر باشند.

مراجعه به دفاتر اسناد رسمی‌

پس از تعویض پلاک خودرو طرفین معامله می‌توانند با حضور در دفاتر اسناد رسمی نسبت به تنظیم سند قطعی خودرو اقدام نمایند. مدارک مورد نیاز جهت تنظیم سند عبارتند از:

• برگ سبز جدید یا همان شناسنامه خودرو صادره در مرکز تعویض پلاک خودرو
• تائیدیه نقل و انتقال خودرو که در مراکز تعویض پلاک صادر می‌شود
• برگه شرکت سازنده خودرو به نام فروشنده که به آن فاکتور کارخانه یا بنچاق هم گفته می‌شود 
• اصل مدارک شناسایی خریدار و فروشنده خودرو
•  بیمه نامه شخص ثالث و کارت هوشمند سوخت
• برگ مفاصا حساب پرداختی عوارض سالانه شهرداری 
• گواهی عدم خلافی که تاریخ یک روز قبل از معامله را داشته باشد
• معاینه فنی به تاریخ یک روز قبل از معامله هنگام تنظیم قرارداد
نکات حقوقی: توجه کنید که دفاتر اسناد رسمی تکلیفی در زمینه استعلام مالیات مشاغل و عدم خلافی خودرو ندارند. بنابراین فروشنده باید پیش از مراجعه به دفتر اسناد نسبت به دریافت این موارد و ارائه آنها به خریدار اقدام نماید.

برای مطالعه مقاله همه چیز درباره قوانین مالک و مستاجر! کلیک کنید.

هزینه‌های تنظیم سند خودرو

هزینه‌های تنظیم سند خودرو با توجه به نوع خودرو متغیر است اما بر اساس یک جدول مالیاتی در سراسر کشور یکسان است. هزینه های انتقال سند خودرو شامل دو بخش است:

۱. هزینه حق الثبت و مالیات نقل و انتقال که مخصوص دولت می‌باشد و باید توسط فروشنده پرداخت شود.
۲. هزینه حق‌التحریر که مخصوص دفترخانه می‌باشد و معمولا بر عهده هر دو طرف می‌باشد، مگر اینکه خریدار و فروشنده به شکل دیگری توافق نمایند.

در نهایت مجموعه همراه مکانیک در مراحل حقوقی خرید و فروش خودرو نیز در کنار شما خواهد بود. کافی است با مشاوران ما تماس بگیرید تا در تمامی مراحل انتخاب، قیمت‌گذاری، حقوقی و خرید و فروش خودرو به شما کمک کنند. 

روش‌های رایج کلاهبرداری خرید و فروش خودرو

اگر کلاهبرداری خرید و فروش خودرو را یک چاه درنظر بگیریم؛ در امر پیدا کردن انتهای این چاه، عاجز خواهیم ماند. اولا که روز به روز قوانین خرید و فروش خودرو تغییر می‌کند. دوما متاسفانه تمامی شگردهای کلاهبرداران خرید خودرو را هم که پیدا کنید، باز این افراد سودجو به یک طریقی سر فروشنده را کلاه می‌گذارند.

۱.پارکینگ دوقبضه و ادعای خسارت

در این روش که متاسفانه جدیدا زیاد باب شده است کلاهبردار در قامت یک خریدار به سراغ خودروی شما می‌آید. خریدار خودروی شما را می‌بیند و علی‌رغم آگاهی از آسیب‌های خودرو آن‌ها را در قولنامه قید نمی‌کند و یا به صورت کامل قید نمی‌کند.

خودرو به پارکینگ دو قبضه منتقل می‌شود، اما خریدار در روز تعویض پلاک با کارشناس خودرو حاضر می‌شود و با مستند کردن آسیب‌های خودرو، از شما ادعای دریافت خسارت یا کاهش قیمت خودرو را دارد و حق هم با اوست!

شما بهتر است که همان موقع خسارت را بدهید و این خسارت را به لیست تجربه‌های خود اضافه نمائید. شدیدا توضیه می‌شود که به هیچ عنوان راه شکایت را در پیش نگیرید زیرا وارد بک بی‌راهه پر هزینه می‌شوید. قانونا حق با شخصی است که با شگرد خود به کلاهبرداری خرید و فروش خودرو پرداخته است. شما فقط با هزینه زیاد دادگاه و وکیل روبه‌رو خواهید شد که به جز هزینه مالی، هزینه‌ای زیادی هم از لحاظ روحی برای شما خواهد داشت.

۲.جابه جایی خودرو در فاصله بین تنظیم قولنامه و تعویض پلاک

یکی دیگر از روش‌های کلاهبرداری خرید و فروش خودرو ، جابه جایی خودرو در فاصله بین تنظیم قولنامه و تعویض پلاک است. در این شگرد شما به همراه یک کارشناس خبره برای خرید یک خودرو مراجعه می‌کنید و خودرو را بازبینی می‌کنید و کارشناس هم سلامت فنی و بدنه خودرو را تایید می‌کند. اما فروشنده با ترفند‌هایی شماره شاسی را در قولنامه ذکر نمی‌کند.

قولنامه در محضر نوشته می‌شود و بیعانه هم پرداخت می‌شود. فردای آن روز به تعویض پلاک مراجعه کرده و همه چیز قانونی و درست پیش می‌رود. غافل از اینکه پس از خرید خودرو متوجه تصادفی بودن خودرو می‌شوید. در مرحله اول به کارشناس شک می‌کنید، اما کارشناس را خودتان انتخاب کرده‌اید.

نکته اینجاست که خودروی تحویلی به شما با خودروی کارشناسی شده متفاوت است. در روز معامله یک خودروی سالم بدون رنگ را به شما نشان داده‌اند و در روز تعویض پلاک یک خودروی چپ شده با همان مشخصات ظاهری را به شما تحویل داده اند.

۳.هول کردن خریدار خودرو یک شگرد قدیمی و کاربردی

هول کردن خریدار برای خرید خودرو یکی از شگرد‌های قدیمی و پرکاربرد کلاهبرداران است که همچنان قربانی می‌گیرد. شما به عنوان خریدار یک خودرو با قیمت مناسب پیدا می‌کنید و برای بازدید مراجعه می‌کنید. در زمان بازدید شما، فرد دیگری هم به همراه کارشناس خودرو برای بازدید مراجعه می‌کند.

پس از پایان کارشناسی، خریدار دوم اصرار دارد که خودرو را بخرد و به این طریق شما را هول می‌کند تا از ترس از دست دادن یک موقعیت خوب، خودرو را بخرید. متاسفانه فروشنده، کارشناس و خریدار دوم همگی هم دست هستند و یک خودروی تصادفی با کلی ایراد فنی و بدنه را به شما فروخته‌اند.

۴.فروش گنجشک رنگ‌شده به‌جای قناری (فروش خودرو لوآپشن به جای خودروی فول)

حتما داستان فروش گنجشک رنگ شده به‌جای قناری را به‌خاطر دارید؛ متاسفانه یکی از بیشترین کلاهبرداری خرید و فروش خودرو به همین موضوع بر می‌گردد. این روش که متاسفانه در خودرو‌های لوکس بسیارپرکاربرد است و سود زیادی را نسیب کلاهبرداران می‌کند، بیش از همه در خودرو‌های توسان، اسپورتیج و سانتافه کاربرد دارد، چون این خودرو‌ها در تیپ‌های مختلف و به سفارش کشور‌های مختلف وارد ایران می‌شوند.

کلاهبرداران خودرو‌های لوآپشن را خریداری می‌کنند و با اضافه کردن آپشن‌های تقلبی خودرو را به عنوان فول آپشن و به قیمت بسیار بالاتر می‌فروشند.

رویه معاملاتی بنگاه های خودرو

درخصوص داد و ستد اتومبیل، بنگاه ها به چند صورت در این معامله دخالت می نمایند:
حالت متداول زمانی است كه مالك اتومبیل و خریدار به همراه اتومبیل مورد معامله در بنگاه معاملاتی حضور پیدا نموده و از متصدی بنگاه، تقاضا می كند كه پس از بررسی و شناسایی اتومبیل و… قرارداد را بین طرفین تنظیم نماید. متصدی بنگاه نیز پس از بررسی و شناسایی تطبیق مدارك مالكیت با اتومبیل مورد نظر و اخذ مدارك، پس از توافق طرفین بر روی قیمت، قرارداد مربوط به فروش را تنظیم می كند.

طرفین هم در همان محل با مطالعه قرارداد و آگاهی از شرایط، اقدام به امضای قرارداد نموده و خود متصدی نیز قرارداد را امضا می نماید.مدارك مورد نیاز برای انجام معامله عبارتند از: سند ثبت مالكیت فروشنده كه می تواند سند قطعی یا وكالت از طرف مالك اصلی باشد و به طور كلی سندی كه دلیل مالكیت و یا حقانیت فروش فروشنده باشد. همچنین كارت اتومبیل و…این قرارداد در سه نسخه تنظیم می گردد كه یك نسخه به خریدار و نسخه دیگر به فروشنده داده شده و نسخه سوم نیز نزد متصدی بنگاه نگهداری می گردد.

در برخی موارد، شخصی كه تصمیم دارد كه اتومبیل خود را به فروش برساند، به بنگاه معاملاتی اتومبیل مراجعه و اعلام فروش می نماید. متصدی بنگاه نیز پس از بررسی اتومبیل، ممكن است خودش اقدام به خرید اتومبیل نماید. در این صورت پس از طی مراحلی كه در قبل گفته شد، قرارداد مربوط به نام متصدی بنگاه (به عنوان خریدار) تنظیم می گردد.

گاهی اوقات نیز ممكن است بنگاه از خرید اتومبیل به صورت مستقیم خودداری نماید. در این صورت فروشنده پس از توافق متصدی بنگاه، می تواند اتومبیل خود را به طور امانت در آنجا قرار دهد تا به فروش برسد.در این گونه موارد احتمال دارد كه متصدی یا همكاران وی از حسن اعتماد فروشنده سوءاستفاده نموده و پس از سواری از خودروی مزبور، با آن تصادف كنند. لذا با توجه به این كه اداره راهنمایی و رانندگی مالك اتومبیل را مسوول می شناسد، فروشنده باید در زمانی كه اتومبیلش به طور امانت در نزد بنگاه قرار می گیرد، سند معتبری دال بر امانی بودن آن اخذ نماید تا در این گونه موارد مسوولیت متوجه شخصی شود كه از اتومبیل استفاده نموده است.

به علت معاملات پیاپی اتومبیل و به منظور فرار از پرداخت مالیات نقل و انتقالات، در خیلی از موارد فروش اتومبیل وكالتی بوده و در نتیجه قرارداد فروش تنظیم نمی گردد بلكه مالك پس از اخذ قیمت اتومبیل، به خریدار وكالت بلاعزل می دهد كه به دفترخانه اسناد رسمی مراجعه و پس از طی مراحل قانونی، سند مالكیت را به نام خود قید نماید. خریدار نیز به همان دلایل كه گفته شد، از انتقال قطعی اتومبیل به غیر امتناع و با استناد به وكالت خود اقدام به فروش اتومبیل مزبور می نماید؛ به طوری كه در برخی مواقع دیده می شود اتومبیل چندین بار متوالی وكالتاً منتقل گردیده است. هر چند این روش امكان نقل و انتقال سریع و بدون تشریفات را به طرفین می دهد اما در برخی موارد به علت مثلا جعلی بودن وكالت یا عدم تطبیق با مشخصات اتومبیل و… مشكلاتی را برای خریدار به وجود آورده و امكان تنظیم سند قطعی به نام خریدار از بین می رود و همین امر موجب بروز اختلاف و طرح دعوی و… می گردد. بنابراین توصیه می شود كه از خرید اتومبیل به صورت وكالتی پرهیز و اتومبیل از مالك اصلی خریداری گردد.

تنظیم سند رسمی انتقال خودرو

هر چند اكثر نقل و انتقالات اتومبیل از طریق سند عادی كه در بنگاه ها یا در خارج از آنجا توسط طرفین تنظیم گردیده صورت می پذیرد، اما جهت اطمینان خاطر از انتقال، بایستی تنظیم سند رسمی انتقال در یكی از دفاتر ثبت اسناد صورت گیرد. در این خصوص حتما لازم نیست كه قبل از انتقال رسمی اتومبیل قرارداد عادی خرید و فروش سابقا در یكی از بنگاه های فروش اتومبیل یا خارج از آن از سوی فروشنده و خریدار تنظیم شده باشد بلكه فروشنده و خریدار، حتی بدون آنكه به بنگاه معاملات مراجعه نمایند نیز می توانند با توافق یكدیگر در یكی از دفترخانه های اسناد رسمی حاضر شوند و مبادرت به تنظیم سند انتقال نمایند.

با وجود موارد ذكر شده، معمولا پس از تنظیم قرارداد عادی فروش در بنگاه معاملاتی اتومبیل، روز مشخصی جهت حضور طرفین در دفترخانه تعیین می شود تا طرفین در آن زمان در دفترخانه مورد نظر حاضر شوند و سند رسمی انتقال را تنظیم و امضاء نمایند.در برخی از موارد، فروشنده به علت های مختلف از حضور در دفترخانه اسناد رسمی (جهت انتقال رسمی اتومبیل خود) امتناع می نماید. در چنین مواردی به منظور الزام فروشنده بر حضور در دفترخانه و تنظیم سند رسمی انتقال، (در صورتی كه در قرارداد عادی زمان و دفترخانه جهت تنظیم سند مشخص شده باشد)، خریدار از دفترخانه مزبور گواهی عدم حضور فروشنده را دریافت می نماید.

در صورتی كه زمان و مكان حضور در قرارداد عادی مشخص نشده باشد، خریدار می تواند از طریق اظهارنامه ای، زمان و دفترخانه معینی را مشخص و از فروشنده درخواست نماید كه در زمان و مكان مقرر جهت تنظیم سند رسمی انتقال حضور یابد. در این مورد نیز در صورت عدم حضور فروشنده، خریدار گواهی عدم حضور فروشنده را از دفترخانه مزبور اخذ می نماید. پس از آن خریدار می تواند به دادگستری محل اقامت فروشنده یا دادگستری محل وقوع عقد مراجعه و دادخواستی مبنی بر الزام خوانده به تنظیم سند رسمی تنظیم كند و پس از ابطال تمبر هزینه دادرسی و ضمیمه نمودن دلایل و مدارك خود، آن را به دادگستری تقدیم نماید.

از طرفی دیگر این امكان وجود دارد كه خریدار پس از تحویل گرفتن اتومبیل، از پرداخت قیمت آن در موعد مقرر امتناع نماید كه در این صورت با توجه به شرط فسخی كه در اكثر قراردادها مشخص گردیده است، فروشنده نیز قرارداد فروش را فسخ و تقاضای استرداد اتومبیل را می نماید. در صورت امتناع خریدار از استرداد اتومبیل، فروشنده می تواند علیه وی اقامه دعوی نماید. 

از آنجایی كه انتقال اتومبیل از طریق سند عادی نیز امكان پذیر می باشد، بنابراین فروشنده به منظور اطمینان خاطر از این امر كه تا زمان صدور حكم خریدار اتومبیل را به شخص دیگری منتقل نمی نماید، می تواند ضمن دادخواست استرداد اتومبیل، تقاضای صدور دستور موقت مبنی بر عدم نقل و انتقال تقاضای توقیف اتومبیل مذكور را بنماید.دادگاه نیز پس از رسیدگی و احراز فوریت امر و دریافت خسارت احتمالی، دستور موقت مبنی بر منع نقل و انتقال یا توقیف اتومبیل مذكور را صادر می كند. از سوی دیگر این امكان نیز وجود دارد كه فروشنده از حق فسخ خود استفاده ننماید و به اعتبار قرارداد، تقاضای الزام خریدار را به پرداخت باقی مانده قیمت پرداخت نشده اتومبیل تقاضا كند. او بدین منظور می تواند دادخواست مطالبه وجه باقی مانده را در دادگاه محل اقامت خریدار یا دادگاه محل وقوع قرارداد اقامه نماید.



:: برچسب‌ها: خرید خودرو ,
:: بازدید از این مطلب : 100
|
امتیاز مطلب : 52
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
ن : تیم برنامه نویسی استارین وب
ت : جمعه 14 بهمن 1401
.

در گذشته ، بسیاری از املاکی که به اشخاص تعلق داشتند ، فاقد سند رسمی محسوب می شدند ؛ به این معنا که صرفا برخی مالکان برگه ای قدیمی که نشانگر مالکیت آنها بر ملکشان بود را در اختیار داشتند و این در حالی است که با گذشت زمان و تصویب قوانین ناظر بر ثبت املاک در کشور ، نیاز بود تا این دسته از مالکان نیز بتوانند املاک خود را به ثبت رسانیده و برای آنها سند دریافت نمایند .

 اهمیت گرفتن سند رسمی برای املاک که به هر دلیلی فاقد سند هستند ، به این خاطراست که توان اثباتی اسناد رسمی اصولا بیشتر از اسناد عادی می باشد . به همین دلیل است که پس از تصویب قوانین ثبتی در خصوص اراضی و ساختمان های فاقد سند رسمی ، راه هایی حقوقی برای دریافت سند برای املاک فاقد سند رسمی پیش بینی شد که در ادامه این مقاله ، قصد داریم به توضیح راهکارهای حقوقی گرفتن سند برای املاک فاقد سند رسمی بپردازیم .

بر این اساس ، ابتدا به توضیح مشکل املاک فاقد سند و راه های حقوقی برای حل مشکل املاک فاقد سند پرداخته و سپس ، نحوه گرفتن سند برای املاک فاقد سند را بررسی خواهیم نمود .

برای مطالعه مقاله سوالات متداول در رابطه با سند ملکی گمشده! کلیک کنید.

مشکل املاک فاقد سند

در کشور ما ، اسناد موید مالکیت افراد بر املاک شامل اسناد عادی و اسناد رسمی هستند . اسناد رسمی ، به اسنادی گفته می شود که در ادارات و سازمان های مربوطه همچون اداره ثبت اسناد و املاک کشور و دفاتر اسناد رسمی تنظیم شده باشد ؛ اما اسناد عادی می توانند توسط خود اشخاص بر روی یک برگه عادی تنظیم و ذیل آن امضا شده باشد .

علی القاعده اسناد رسمی که نشانگر مالکیت افراد بر املاک هستند ، نسبت به اسناد عادی و غیر رسمی ، از ارزش و اعتبار بیشتری برای اثبات مالکیت برخوردار بوده و استناد به مالکیت از طریق آنها ، با سهولت بیشتری امکان پذیر است . البته لازم به ذکر است که اسناد رسمی مالکیت به دو شکل هستند که یا به صورت سند رسمی منگوله دار یا دفترچه چند برگی است و یا اینکه به صورت سند رسمی تک برگی است که جدیدا صادر می شود و دارای هولوگرام و شناسه یکتای سند مالکیت می باشد .

با این وجود ، هنوز هم هستند اشخاص و مالکانی که بنا به دلایلی موفق نشده اند برای املاک خود سند رسمی دریافت نمایند . در این صورت ، بر اساس قانون ، تحت شرایط خاصی می توانند برای گرفتن سند رسمی برای املاک فاقد سند خود اقدام نموده و از طریق سامانه ای که در قسمت های بعدی ذکر می شود ، اقدام به گرفتن سند برای املاک فاقد سند خود نمایند .

نکته مهمی که در خصوص مشکل املاک فاقد سند وجود دارد آن است که گرفتن سند رسمی برای اثبات مالکیت املاک ، از اهمیت زیادی برخوردار می باشد ؛ چرا که گاها سند عادی گم می شود و یا اینکه مورد جعل قرار می گیرد . علاوه بر این ، امکان بروز دعاوی حقوقی ناشی از سند عادی و در نتیجه ادعای انکار و تردید نسبت به اسناد عادی وجود خواهد داشت .

لذا بسیاری از مالکان تمایل دارند که برای حل مشکل املاک فاقد سند خود اقدام نموده و برای املاک شان سند رسمی بگیرند . گاهی تصور می شود که دریافت سند رسمی برای املاک فاقد سند ، بسیار دشوار و ناممکن بوده و یا اینکه هزینه گزاف در بر دارد ؛ در حالی که در قسمت بعد ، قصد داریم راه های حقوقی برای حل مشکل املاک فاقد سند را مطرح نموده و نحوه گرفتن سند برای املاک فاقد سند را شرح دهیم .

اثبات مالکیت ملک بدون سند :

حکم اثبات مالکیت ، اعلامی است. به عبارت بهتر حکم اثبات مالکیت ، نیاز به صدور اجراییه با کمک وکیل ملکی ندارد. و پس از قطعیت حکم ، محکوم له مالک رسمی ملک بوده و می تواند از مزایای رأی استفاده کند .

آیا می توان نسبت به املاک ثبت شده دعوی اثبات مالکیت طرح نمود ؟

خواسته اثبات مالکیت نسبت به املاک ثبت شده قابل استماع نیست. چرا که طرح دعوای اثبات مالکیت ، نسبت به ملکی که سند رسمی دارد. بر خلاف قانون ثبت بوده و محاکم در این خصوص قرار عدم استماع دعوی صادر می کنند. بنابراین دعوی اثبات مالکیت زمانی مطرح می شود. که ملک مورد نظر به ثبت نرسیده باشد و مالک بخواهد به مالکیت خود رسمیت ببخشد .

چگونه می توان مالکیت را اثبات نمود ؟

برای اثبات مالکیت ، الزامی به وجود مبایعه نامه و قرارداد نیست. بلکه ممکن است به اشکال مختلف ، ملک منتقل شده باشد مثلاً ممکن است ملک از طریق ارث به مالک منتقل شده باشد. بنابراین مالکیت از طریق دیگری مانند تصرف در ملک یا شهادت شهود نیز قابل اثبات است .

دعوای اثبات مالکیت همراه با خلع ید:

در مورد ملک ثبت نشده ای که در تصرف شخص دیگری است. مدعی دعوی اثبات مالکیت می تواند ، دعوای اثبات مالکیت و خلع ید را به صورت هم زمان مطرح کند .

برای مطالعه مقاله حضور وکیل خلع ید در دعاوی ملکی کلیک کنید.

راه های حقوقی برای حل مشکل املاک فاقد سند

در این قسمت قصد داریم راه های حقوقی برای حل مشکل املاک فاقد سند را مطرح نماییم ؛ اما قبل از آن باید به یک نکته اشاره نمود و آن این است که منظور از املاک فاقد سند چیست و چه کسانی می توانند برای حل مشکل املاک فاقد سند خود از طریق این راهکارها اقدام نموده و سند رسمی مالکیت دریافت دارند ؟

در پاسخ به این سوال ، باید گفت که برای حل مشکل املاک فاقد سند ، ماده ۱۴۷ قانون ثبت به تصویب رسیده است که بر اساس این مواد ، نحوه گرفتن سند مالکیت برای املاک فاقد سند مورد توجه قرار گرفته است و پس از آن هم در قانونی موسوم به « قانون تعیین تکلیف وضعیت ثبتی اراضی و ساختمان های فاقد سند رسمی » به تصویب رسیده است .

در قانون مذکور ، مقرر شده است که برای صدور سند ملکی برای ساختمان های ایجاد شده بر روی زمین های با سابقه ثبت و نیز صدور سند مالکیت برای زمین های کشاورزی و نسق های زراعی و باغات که بنا به دلایلی همچون فوت کردن مالک و یا عدم دسترسی به مالک و یا مفقود الاثر بودن وی ، امکان صدور سند مالکیت وجود نداشته است ، هیاتی بنام هیات حل اختلاف ثبتی تشکیل می شود لذا به طور کلی ، در این شرایط می توان اقدام به گرفتن سند رسمی مالکیت نمود :

اراضی کشاورزی ، باغ ها و ساختمان هایی که دارای سابقه ثبت به نام اشخاص است و متقاضی ، همه یا قسمتی از آن را به صورت عادی خریداری نموده است و به دلیل عدم دسترسی به مالک یا فوت ملک رسمی و یا ورثه ، موفق به اخذ سند مالکیت نشده است ؛

املاکی که دارای سابقه ثبت است و متقاضی ، مالک رسمی ملک مشاع بوده است و به دلیل عدم دسترسی به سایر مالکان ملک مشاع و یا فوت سایر مالکان و یا ورثه آنها ، گرفتن سند مالکیت شش دانگ امکان پذیر نمی باشد ؛

املاکی که عرصه آنها وقف شده است و متقاضی ، عرصه را با حق احداث اعیان اجاره کرده است ولی موفق به گرفتن سند مالکیت برای اعیان نشده است که در این صورت ، طبق راهکارهای حقوقی ارائه شده ، این افراد می توانند اقدام به دریافت سند برای املاک فاقد سند نموده و مشکل خود را برطرف نمایند . لذا منظور از سند ، دریافت سند رسمی در مواردی که در فوق ذکر گردید می باشد .

راهکار حقوقی برای گرفتن سند رسمی مالکیت ، بر اساس ماده ۱۴۷ قانون ثبت آن است که متقاضیان ، به سایت ثبت ملک مراجعه نموده و درخواست خود برای دریافت سند رسمی برای املاک فاقد سند را از طریق این سامانه ارائه نمایند.

نکته مهم دیگری که باید در این قسمت ذکر کرد ، آن است که درخواست صدور سند تک برگی و رسمی از طریق سامانه ثبت ملک ، صرفا محدود به مواردی است که در بالا ذکر گردید . لذا اشخاص زیر نمی توانند برای ثبت سند مالکیت در این سامانه درخواست طرح نمایند :

اراضی و املاکی که سابقه ثبتی نداشته باشند ؛

املاک فاقد بنا اعم از اینکه محصور یا غیر محصور باشند ؛

املاک و اراضی که مالک آنها در قید حیات است و امکان دسترسی به وی برای تنظیم سند رسمی وجود دارد ؛

املاک و اراضی که مالک آنها فوت کرده است ولی متقاضی ، برای ثبت ملک به ورثه وی دسترسی داشته و امکان انتقال سند رسمی از طریق دفاتر اسناد رسمی وجود دارد .

نحوه سند گرفتن برای املاک بدون سند مالکیت چگونه است؟

نکات مهمی را در ارتباط با سند گرفتن برای املاک بدون سند بیان خواهیم نمود با همراه باشید تا  از این نکات به شدت کاربردی بهره مند شوید. زمین های بدون سند علاوه بر شهر تهران در سایر شهرهای ایران به چشم می خورد، عدم وجود سند برای ملک، زمینه را برای افراد سودجو و کلاهبردار فراهم آورده تا از این طریق کلاهبرداری ملکی را که بسیار هم پر سود است رواج دهند، بارها مشاهده شده که ملک بودن سند به چندین و چند نفر انتقال یافته و این حجم پرونده های کلاهبرداری از طریق معامله املاک بدون سند را افزایش داده است. اگر شما هم جزوه افرادی هستید که اقدام به خرید و فروش املاک بدون سند کرده اید باید بدین نکته توجه کنید که خرید و فروش املاک بدون سند غیر قانونی است. ما در این مقاله به بررسی نحوه سند گرفتن برای املاک بدون سند مالکیت خواهیم پرداخت. در سال ۱۳۹۶ قانونی تحت عنوان الزام به تنظیم سند تصویب شد. این قانون به گونه ای است که افراد می توانند برای ملک خود، در زمین هایی که دارای پیشینه ی ثبتی است و یا درصورتی که تملک شخص در ملک به صورت رسمی و قانونی باشد، سند مالکیت دریافت کند.

در چه مواردی برای ملک سند صادر نمی شود:

  1. درصورتی که ملک خلافی داشت باشد مانند ایجاد کردن یک طبقه غیر مجاز یا احداث خانه در مسیر ایجاد جاده و راه روستایی یا شهری، در چنین مواردی اجازه صدور سند برای ملک وجود نخواهد داشت
  2. ایجاد و ساخت ملک در مکان و زمینی غیر مسکونی مانند ایجاد باغ خانه های غیر قانونی ، ویلاها یا خانه هایی که بدون مجوز و به صورت غیرقانونی در وسط باغ ساخته شده اند امکان صدور سند مالکیت وجود ندارد.
  3.  ناپیدا بودن مالک، به گونه ای که هیچ گونه دسترسی به مالک نداشته و از اقامتگاه او اطلاع نداشته باشید.
  4.  هنگامی که نتوان به مالک ملک مشاع که تصرف وی در ملک به صورت مفروز می باشد دسترسی داشت.
  5. مدارک مورد نیاز برای نحوه سند گرفتن برای املاک بدون سند:
  6. • اگرملکی که می خواهید سند بگیرید دارای سند ملک قولنامه ای است:
  7. یک فتوکپی از سند اولیه ملک .
  8. قولنامه ای که اماره ای مبنی بر انتقال مالکیت ملک می باشد.
  9. اگر ملکی که می خواهید برای آن سند بگیرید یک ملک مشاعی باشد باید مدارک زیر را تهیه نمایید:
  10.  اگر سند ملک مشاعی به نام تقاضا کننده نباشد حداقل یک نوشته ای در اختیار آن فرد باشد تحت عنوان وکالت نامه ی مربوطه.
  11. وجود سندی که نشان دهنده مشاعی بودن ملک است .

برای مطالعه مقاله اثبات مالکیت چیست؟ کلیک کنید.

مدارک و مراحل نحوه سند گرفتن برای املاک بدون سند مالکیت :

  1. شناسنامه و کارت ملی تقاضا کننده سند مالکیت.
  2. یک فتوکپی از قولنامه ای که نشان دهنده معامله و انتقال ملکیت است.
    و در نهایت فرد باید برگه ی پرداختی هزینه به جهت تقاضای سند را به همراه داشته باشد.

پس از آن شما می توانید به سایتwww.sabtemelk.ir ورود و پس از کامل نمودن فرم شماره ورود به سیستم را دریافت کنید. در صورت دریافت شماره ورود به سیستم به جهت کامل نمودن درخواست خود شماره ملی تقاضا کننده سند، همچنین شماره ای را که دریافت کرده اید را در قسمت تکمیل درخواست خود وارد کنید. پس از کامل کردن فرم یک پرینت دریافت کرده به واحد ثبتی از طریق پست محل خود ارسال نمایید و یک کد رهگیری از پست دریافت نمایید کد رهگیری در غالب 20 عدد است. شما می توانید بار دیگر توسط کد ملی تقاضا کننده، کد رهگیری 20 عددی وشماره‌ی دریافتی از سامانه، بار دیگر به سیستم وارد شده و تقاضای خود را مبنی به دریافت سند به مرحله ثبت رسانیده و شماره پوشه ی خود را دریافت کنید. امروزه خرید و فروش ملک بدون سند کمتر شده و کاهش یافته است اما هنوز هم معاملات ملکی انجام می شود که در آن ملک اصلا سندی ندارد، بنابراین برخی از املاک هم اکنون نیز بدون سند باقی مانده است بهتر است، هر چه زودتر مالکین اقدام به دریافت سند نمایند. مالکین توجه داشته باشند تهیه نمودن مدارک فوق به جهت سند گرفتن الزامی است.

سوالات متداول

در چه مواردی برای ملک سند مالکیت صادر نمیشود؟

درصورتی که ملک خلافی داشت باشد مانند ایجاد کردن یک طبقه غیر مجاز یا احداث خانه در مسیر ایجاد جاده و راه روستایی یا شهری، در چنین مواردی اجازه صدور سند برای ملک وجود نخواهد داشت.ایجاد و ساخت ملک در مکان و زمینی غیر مسکونی مانند ایجاد باغ خانه های غیر قانونی ، ویلاها یا خانه هایی که بدون مجوز و به صورت غیرقانونی در وسط باغ ساخته شده اند امکان صدور سند مالکیت وجود ندارد.ناپیدا بودن مالک، به گونه ای که هیچ گونه دسترسی به مالک نداشته و از اقامتگاه او اطلاع نداشته باشید. هنگامی که نتوان به مالک ملک مشاع که تصرف وی در ملک به صورت مفروز می باشد دسترسی داشت.

مرجع صالح صدور سند برای املاک بدون سند کجاست؟

اگر معامله ای کرده اید و ملکی را خریداری کرده اید که سند نداشته است اکنون برای دریافت سند باید به همراه مدارکی که در ادامه بیان خواهد شد به حوزه یا اداره ثبتی که ملک در آن قرار دارد مراجعه کنید. در این حوزه ها هیئت های وجود دارد که به املاک بدون سند رسیدگی کرده و در این حوزه تصمیم گیری می نمایند.

اعضای تشکیل دهنده حوزه رسیدگی به صدور سنداملاک بدون سند مالکیت کدام است؟

این هیئت متشکل از : قاضی که توسط قوه قضائیه انتخاب شده و رئیس اداره ثبت یا جانشین وی به همراه رئیس اداره شهرسازی و جهاد کشاورزی یا جانشینان آنها .

چنانچه پس از بررسی رای به صدور سند مالکیت برای ملک صادر شود تکلیف چیست؟

چنانچه هیئت رسیدگی کننده به صدور سند املاک ، به نفع شما رای صادر کند و تصمیم بر صدور سند برای آن ملک گرفته شود، در ادامه نحوه سند گرفتن برای املاک بدون سند مالکیت، سازمان اسناد و املاک کشور این رای و تصمیم گرفته شده را ۲ بار، آن هم در فاطه ۱۵ روز از یکدیگر در روزنامه منتشر می کند تا از این طریق اطلاع رسانی عمومی کرده باشند تا اگر احیاناً فردی ادعای جدیدی در ملک داشت یا به رای صادره اعتراض داشته، سریعاً در طی ۲ ماه اعتراض خود را مطرح نماید.

چه مدارکی برای اخذ سند مالکیت برای املاکی که تاکنون سند برای آنها صادر نشده است لازم است؟

یک فتوکپی از سند اولیه ملک .قولنامه ای که اماره ای مبنی بر انتقال مالکیت ملک می باشد.اگر ملکی که می خواهید برای آن سند بگیرید یک ملک مشاعی باشد باید مدارک زیر را تهیه نمایید:اگر سند ملک مشاعی به نام تقاضا کننده نباشد حداقل یک نوشته ای در اختیار آن فرد باشد تحت عنوان وکالت نامه ی مربوطه.وجود سندی که نشان دهنده مشاعی بودن ملک است .

منظور از نقشه (یو تی ام ) چیست؟

در نحوه سند گرفتن برای املاک بدون سند مالکیت آن است که فرد متقاضی سند ، لازم است نقشه ای تحت عنوان نقشه ی (یو تی ام) از ملک تهیه کند. وی می تواند به مهندس نقشه کش مراجعه و تقاضای تهیه ی نقشه را داشته باشد یا به واسطه ی کارشناس دادگستری اقدام به تهیه نقشه نماید.پس از آن مهندس نقشه کش یا کارشناس دادگستری اقدام به تهیه آن نقشه در قالب یک فایل می نماید و آن را در اختیار فرد می گذارد که وی می تواند از آن به عنوان یکی از اسناد و مدارک خود به هیئت رسیدگی کننده تقدیم نماید.



:: برچسب‌ها: املاک فاقد سند ,
:: بازدید از این مطلب : 101
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
ن : تیم برنامه نویسی استارین وب
ت : جمعه 14 بهمن 1401
.

قوانین آپارتمان نشینی

آپارتمان نشینی سبک معماری شهری را عوض کرده است. ساختمان های چند طبقه و از همه مهمتر جمعیتی که بدون نسبت باید در یک ساختمان زندگی کنند باعث شده است تا تفاوت فرهنگها و تفاوت دیدگاه ها مشکل آفرین شود. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، مشکلات آپارتمان نشینی همچنین اختلاف میان همسایگان به دلیل نادیده گرفتن حقوق یکدیگر و توافق نداشتن ساکنان در نحوه استفاده از مشاع ها است. از دلایل این اختلافات می توان به وجود سلیقه های گوناگون، فرهنگ ها و اختلاف محسوس اجتماعی میان ساکنان است که تبدیل به چالش های سبک زندگی آپارتمان نشینی می شود.

از آن جایی که هر چیزی قوانین و آداب خاص خود را دارد در مورد فرهنگ زندگی و آپارتمان نشینی نیز آداب و قوانینی وجود دارد که با دانستن و رعایت کردن آن ها می توانید علاوه بر این که زندگی را برای خودتان بهتر می کنید، سبب رضایت همسایگان و اطرافیانتان نیز شوید.در این مقاله ما قصد داریم در خصوص ۵۰ مورد از مهمترین قوانین آپارتمان نشینی صحبت کنیم. که بعد از مطالعه این مقاله و با یادگیری اصول صحیح زندگی در ساختمان و آپارتمان امکان به وجود آمدن مشکل به صفر می رسد. پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

برای مطالعه مقاله رفع مشکل املاک فاقد سند! کلیک کنید.

قسمت های مشاع ساختمان را بشناسید

یکی از قسمت های پر چالش و بحث‌برانگیز ساختمان نواحی مشاع هستند که همیشه افراد بر سر این که چگونه از این قسمت های مشاع استفاده کنند و یا در صورت خرابی و به وجود آمدن هزینه چه کسی باید هزینه آن را بپردازد، به مشکل بر می خورند.

مشاع در واقع یک اصطلاح حقوقی است و برای قسمت های مشخص از ساختمان که در سند مالکیت آن برای کسی ذکر نشده است استفاده می شود. بنابراین این که چه بخشی از ساختمان مشاع است، نسبت به سند مالکیت تعیین می شود. اما به طور معمول بخش های زیر جز مشاعات ساختمان حساب می شوند:

  1. پشت بام
  2. راه رو ها و پنجره های آن
  3. ورودی پارکینگ
  4. پارکینگ اضافی
  5. پله ها
  6. تاسیسات مشترک مانند پمپ آب
  7. انشعاب های مشترک
  8. حیاط و باغچه
  9. لابی
  10. سیستم های گرمایشی و سرمایشی (در صورت همگانی بودن تاسیسات آن)
  11. آسانسور
  12. چاه
  13. سیم های برق و برق مشترک
  14. اسکلت ساختمان
  15. حیاط خلوت
  16. لوله ها
  17. اتاق سرایدار

۳۰ قانون رایج آپارتمان نشینی

۱- شما فقط اختیار واحدی را دارید که مالک آن هستید. از قوانین مهم آپارتمان نشینی این است که بدانید حق دخالت در زندگی دیگر واحد‌ها را ندارید و نباید در زندگی همسایگان سرک بکشید.

۲- قبل از اینکه در آپارتمان ساکن شوید درمورد حق استفاده از پارکینگ و انباری مطلع شوید و جای دیگران را نگیرید. خاطرتان باشد از شروط ابتدایی داشتن رابطه سالم با همسایه‌ها این است که نه به حق دیگران تجاوز کنید و نه اجازه دهید کسی به حق قانونی شما تجاوز کند.

۳- از دیگر قوانین آپارتمان نشینی این است که کفش، گلدان و … را در راه پله که بین ساکنین مشترک است نگذارید. در مورد اجسامی که برای تزئین و زیبایی ظاهر آپارتمان در فضای مشاع آپارتمان قرار می‌گیرد، همه اعضا در جلسات ساختمان تصمیم می‌گیرند.

۴- حفظ نظافت آپارتمان از قوانین آپارتمان نشینی است. در مکان‌های مشترک مانند حیاط، راهرو و آسانسور آشغال نریزید.

۵- اگر مراسمی دارید که تا دیروقت طول می‌کشد (مراسم یا دورهمی‌های خاص مانند تولد و …)، سعی کنید همه‌ی همسایه‌ها را در جریان بگذارید و در ساعات بعد از ۹ شب تلاش بیشتری برای بر هم نخوردن آرامش همسایه‌ها به کار ببندید.

۶- از دیگر قوانین آپارتمان نشینی این است که اگر می‌خواهید به دلایلی از آب، برق یا گاز به مقدار زیادی استفاده کنید، مثلا می‌خواهید غذای نذری بپزید، از بقیه همسایه‌ها اجازه بگیرید. این عمل به خصوص زمانی اهمیت پیدا می‌کند که برای هر واحد قبض جدا وجود نداشته باشد در نتیجه سهم هر واحد بدون توجه به مقدار مصرف محاسبه شود.

۷- در ساعاتی که دیگران درحال استراحت هستند، مثل شب ها، ظهر‌ها و روز‌های تعطیل، سر و صدا ایجاد نکنید.

۸- کار‌ها و تعمیرات ساختمانی که سروصدا دارند را از ساعت ۹ تا ۱۳:۳۰، یا ۱۷ تا ۱۹ و در روز‌های غیرتعطیل انجام دهید.

۹- موسیقی نیز فقط باید در واحد خودتان شنیده شود. دلیلی وجود ندارد که همسایه هاتان مجبور به گوش دادن به موسیقی مورد علاقه شما باشند.

۱۰- در قوانین آپارتمان نشینی ایجاد تغییرات در نما و بالکن‌ها بدون هماهنگی با مالکین دیگر ممنوع است.

۱۱- در قوانین آپارتمان نشینی، نگهداری حیوانات خانگی در قسمت‌های مشترک مجاز نیست. همچنین در مورد نگه داری از حیوانات خانگی در واحد خودتان هم قوانینی وجود دارد. تنها زمانی مجاز به این کار هستید که نه تنها با قوانین آن آپارتمان تناقضی نداشته باشد بلکه بو، صدا و حضور حیوان خانگی در واحد شما به هیچ ترتیبی مزاحمتی برای دیگران ایجاد نکند.

۱۲- وقتی می‌خواهید میز‌ها و وسایل را جابجا کنید طوری به کف و دیوار‌ها ضربه نزنید که صدای آن به طبقات دیگر منتقل شود. سعی کنید اینطور کار‌ها را در زمان مناسب انجام دهید و زیرشان را با قالی یا موکت بپوشانید که صدای کمتری تولید شود.

۱۳- برای هر دوره یک مدیر آپارتمان انتخاب کنید که مسئولیت امور مشترک آپارتمان را برعهده بگیرد.

۱۴- شارژ و هزینه‌های آپارتمان را به موقع بپردازید.

۱۵- از وسایل همسایگان استفاده نکنید و به آن‌ها آسیب وارد نکنید.

۱۶- پشت سر دیگر همسایگان حرف نزنید.

۱۷- اجازه ندهید که صدای دعواهایتان بیرون از واحدتان برود و باعث ناراحتی دیگران و خراب شدن وجهه شما شود.

۱۸- در مواقعی که زمان استراحت همسایگان می باشد، سراغ آن‌ها نروید و درشان را نکوبید.

۱۹- اطلاعات شخصی همسایگان را به غریبه‌ها نگویید.

۲۰- هنگام ورود و خروج درب اصلی ساختمان را ببندید.

۲۱- درصورت خرابی یکی از قسمت‌های ساختمان، مدیر ساختمان را در جریان بگذارید.

۲۲- از دیگر قوانین آپارتمان نشینی این است که اگر مشکلی با یکی از همسایگان برایتان پیش آمده به آرامی و مودبانه مسئله را به او توضیح دهید و جار و جنجال راه نیاندازید.

۲۳- اگر مشکلی با یکی از همسایگان دارید که نمی‌توانید آن را حل کنید، با مدیر ساختمان مشورت کنید.

۲۴- در قوانین آپارتمان نشینی، استعمال دخانیات در مکان هان سربسته‌ی مشترک، مانند آسانسور و راهرو مجاز نیست.

۲۵- ساکن هر واحد مسئول پرداخت خسارت وارد شده به همان واحد، مانند گرفتن لوله‌های فاضلاب، صدمه به دیوار‌ها و … است.

۲۶ – کفش های خود را در راه پله قرار ندهید.

۲۷ – از نصب گلدان در جلو پنجره ها بسمت نمای ساختمان جددا خود داری نمایید.

۲۸ – جهت حمل زباله از داخل واحد به بیرون ساختمان از سطل زباله استفاده نمایید، یا از چکیده نشدن پس آب زباله درون مشاعات مطمئن شوید.

۲۹ – از روشن نگه داشتن خودرو در پارکینگ جددا خود داری نمایید.

۳۰ – استعمال دخانیات را خارج از محوطه ساختمان انجام دهید.

قانون مهم درمورد رعایت نظم در ساختمان

ماده ۴۸ قانون آپارتمان نشینی به چه موضوعی می پردازد ؟

طبق این ماده که در قانون آپارتمان نشینی به آن پرداخته شده است به موضوع رعایت نظم عمومی در یک مجتمع مسکونی می پردازد . در ماده ۴۸ عنوان شده است که قراردادن کفش ، دمپایی و جا کفشی در پشت درب آپارتمان و در محوطه راهروها ممنوع است و ساکنین بایستی به این موضوع توجه داشته باشند و نظم عمومی ساختمان را از بین نبرند . این ماده از قانون به رعایت نظم عمومی در یک ساختمان تاکید می ورزد بخصوص نظم و آرایش منظم راهرو ها که بیشتر عبور و مرور ساکنین از آنجا صورت می گیرد و بهم ریختگی و نداشتن ترتیب در آنجا باعث آزردگی دیگر ساکنین می شود .

برای مطالعه مقاله همه چیز درباره قوانین مالک و مستاجر! کلیک کنید.

اهمیت نظم عمومی در یک مجتمع مسکونی

لغت نظم در حوزه های مختلف دارای معانی و مفهوم های متفاوتی است از این رو نظم در یک مجتمع مسکونی بدین گونه معنا می شود که تمام ساکنین یک مجتمع مسکونی باید ترتیب و آرایش ظاهری ساختمان را حفظ کنند بدین صورت که نباید نظم و ترتیب راهرو ها و دیگر قسمت های مشاع را برهم زنند .

رعایت نظم عمومی در یک مجتمع مسکونی از چه چیزی نشات میگیرد ؟

نظم موجود در یک مجتمع مسکونی برخاسته از ارزش ها و باورهایی می باشد که در آنجا حاکم است . هر قدر فرهنگ آپارتمان نشینی در یک مجتمع حاکم باشد نظم عمومی آن مجتمع نیز از سطح بالاتری برخوردار می باشد . رعایت نکردن نظم در راهرو ها ، ریختن زباله در محوطه ی مجتمع و بی توجهی به حق دیگران در موارد مختلف ، فقط بخش کوچکی از رفتار‌هایی است که بعضی اوقات با آن روبرو می شویم . رعایت نکردن نظم می تواند بر افرادی که درصدد رعایت قوانین و هنجار‌ها هستند نیز تاثیر بگذارد ، بنابراین باید با ایجاد فرهنگ سازی و وسواس در اجرای قانون آپارتمان نشینی ، اساس نظم پذیری عمومی را تقویت کرد . وقتی افراد ساکن در مجتمع احساس کنند در صورت انجام رفتا‌ر‌های ناهنجار مورد انتقاد و سرزنش دیگران قرار می‌گیرند ، از انجام رفتار‌ ناهنجار خودداری می کنند و الگوی نظم عمومی را می پذیرند .

چه لزومی به رعایت قوانین آپارتمان نشینی وجود دارد ؟

امروزه زندگی آپارتمان نشینی نیازمند توجه به قوانین و آداب آن است ، چرا که رعایت نکردن حقوق و ملزومات آپارتمان نشینی ، تنش‌ها و ناملا‌یمات زیادی را دامن می‌زند . افراد در درون خانه خود نیز باید مراعات همسایگان را کنند و به حقوق آنها احترام بگذارند . زیرپا گذاشتن قوانین و آداب آپارتمان نشینی ، موجبات آزار دیگران و حتی خود را فراهم می‌آورد . گسترش بی‌ نظمی در یک مجتمع همچنین موجب هرج‌ و مرج و از هم پاشیدن اعتماد بین همسایگان می‌ شود و باعث می گردد هر فردی به فکر منافع فردی به جای منافع عمومی باشد .

در یک مجتمع مسکونی قوانین آپارتمان نشینی اولویت دارد یا عرف موجود ؟

در برخی از آپارتمان ها هیئت مدیره تصمیم می گیرند که در برخی موارد با توجه به اینکه قانون نیز درباره ی آن روشنی انداخته اما عرف را در نظر بگیرند و از آن تبعیت کنند . اگر بخواهیم تعریفی از عرف داشته باشیم ، عرف عبارت است از رفتاری که به تدریج شکل گرفته و تکرار می شود و اشخاص اعتقاد به الزام آور بودن آن رفتار دارند .

رعایت نکردن قانون آپارتمان نشینی از سوی یکی از همسایگان

بعضی مواقع در بین دوست و آشنایان خود کسی را می توانید پیدا کنید که از همسایه خود شاکی باشد و مزاحمت های همسایه به عاصی شدن وی بینجامد و تصمیم بگیرد از همسایه مزاحم خود شکایت کند . برخی از افراد با رعایت نکردن نظم عمومی در یک آپارتمان باعث آزردگی سایرین می شوند . مثلا برخی از همسایگان کفش ها و دمپایی های خود را در محوطه ی راهرو ها بصورت بهم ریخته رها می کنند که این امر باعث مزاحمت برای دیگران می شود . در این بخش از این مقاله راه های قانونی شکایت از همسایه و نقش مدیر ساختمان در حل آن ها را می پردازیم .

آیا ساکنین یک مجتمع حق دارند کفش های خود را در بیرون منزل خود بگذارند ؟

در این مورد سوالی که مطرح می شود این است که آیا گذاشتن کفش جلوی در آپارتمان و در راهرو ممنوع است ؟ آپارتمان‌ها از آنجایی که دارای قسمت‌های مشاع هستند قوانین و مقررات خاص خود را دارند و به همین منظور قانون تملک آپارتمان‌ها به وجود آمده است برای پاسخ به این سوال لازم است ابتدا مشاعات ساختمان را بشناسیم و سپس به آن پاسخ دهیم .

کدام ماده از قانون تملک آپارتمان ها از گذاشتن کفش بیرون از منزل ممانعت می کند ؟

با توجه به قانون تملک آپارتمان ، ساکنین یک مجتمع مسکونی حق ندارند کفش های خود را در بیرون منزل و در راهرو که جزء مشاع حساب می شود بگذارند . به موجب تبصره ماده ۳ آیین نامه قانون تملک آپارتمان‌ ها گذاشتن کفش جلوی در آپارتمان ممنوع است ؛ زیرا زیبایی و نظم ساختمان را بر هم می‌زند . علاوه بر این ، ممکن است در مواقعی کفش‌ ها توسط مهمان ‌ها یا افرادی خارج از آپارتمان به سرقت رود ، و این امر موجب تنش و اختلاف بین اهالی ساختمان شود .

آیا می توان از یک جا کفشی برای نگهداری کفش ها در بیرون منزل استفاده کرد ؟

هر چند در این مورد قانون تملک آپارتمان ها این اجازه را به ما نمی دهد ولی در برخی ساختمان ها با اتقاق نظر تمامی ساکنین آن ، استفاده از جاکفشی در بیرون منزل ممانعتی ندارد و ساکنین می توانند کفش ها و دمپایی های خود را در داخل جاکفشی بگذارند و از رها کردن آن در جلوی درب منزل خود خودداری کنند .

با همسایه ای که نظم عمومی ساختمان را رعایت نمی کند چگونه باید برخورد کرد ؟

اولین نکته ای که باید در برخورد با همسایه متخلف در نظر داشت این است که قبل از هر چیز سعی کنید موضوع را با گفتگو و بصورت مسالمت آمیز رفع کنید . ببینید آیا مزاحمتی که همسایه‌ تان برای شما ایجاد کرده ناشی از سهل ‌انگاری‌ و بی‌توجهی ‌اش است ؟ یا بصورت عمدی و خود خواسته اقدام به انجام چنین کاری می کند . بنابراین اگر می‌بینید همسایه‌ تان در مزاحمت ایجاد شده تقصیر واضحی ندارد یا مزاحمتش موقتی است بهتر است با سعه‌ صدر با موضوع برخورد کنید . بهتر است در ابتدای امر به همسایگان این چنینی ، لزوم رعایت نظم و منظم کردن کفش ها را توضیح دهید . در صورت رعایت نکردن و انسداد مسیر رفت آمد شما ، می توان در برخورد با چنین افرادی تدبیر دیگری اندیشید .

وظیفه ی مدیر در حل منازعات بین ساکنین ؟

هر کدام از ساکنین اگر از همسایه خود در زمینه ی رعایت نکردن نظم عمومی ساختمان و رها و پراکنده کردن کفش ها در محوطه ی راهرو اعتراضی داشته باشند می توانند موضوع را با مدیر ساختمان در میان بگذارند . وی نیز وظیفه دارد به شکایت فرد رسیدگی کند و به واحد متخلف تذکرات لازم را بدهد .

شکایت از همسایه متخلف در مراجع قضایی

اگر همسایه نسبت به نظم و مرتب بودن راهرو های مشترک اقدامی انجام نداد و تذکرهای مدیر ساختمان نیز کارساز نشد ، بهتر است به مراجع قضایی رجوع شود . زیرا آخرین راه برای احقاق حق همیشه مراجعه به مراجع قضایی است . شما و سایر همسایه ‌ها می‌توانید برای شکایت از همسایه خود با تنظیم یک شکایت ‌نامه‌ به دادسرا یا شورای حل اختلاف محل مراجعه کنید . البته فقط زمانی خودتان را درگیر روند پیچیده‌ رسیدگی به پرونده‌های قضایی کنید که مزاحمت همسایه‌ تان جدی باشد .

آیا مراجع قضایی قانون تملک آپارتمان ها را در نظر می گیرند یا عرف برایشان مهم است ؟

بطور کلی می توان گفت که در جایگاه قانون و رسیدگی به شکایات ارباب رجوع ها به مساله عرف نیز توجه می شود اما با در نظر داشتن مواردی . در کل می ‌توان چنین گفت که عرف می‌ تواند توسط قانون منسوخ یا پذیرفته گردد . زیرا عرف لازم‌ الاجرا نیست اما قانون لازم‌ الاجر است ؛ بنابراین تردیدی نیست که قانون می‌تواند اهمیت و نقشی به مراتب بالاتر از عرف را دارا باشد . اگر عرف را مهم تر و بالاتر از قانون بدانیم ، در حقیقت جامعه را منجنیق وار به دوران بدویت خویش پرتاب کرده‌ایم ، زیرا در این صورت نیازی به دادگاه و شورای حل اختلاف نخواهد بود . با فراز دانستن عرف نسبت به قانون می‌ توان جامعه را بدون نیاز به دستگاه قانون گزاری و با شیوه‌های کهن عرفی اداره نمود و البته دستاورد دهشتناک آن را نیز گواه بود .

نتایج پایین آوردن شأن و جایگاه قانون دربرابر عرف ، جامعه را در دراز مدت دچار گسست و هرج ومرج خواهد نمود ، و در جامعه‌ای که نسبت به این گونه سخنان واکنش شایسته و بایسته‌ای ابراز نشود، اندک اندک، عرف جای قانون را می گیرد . هرچند در قانون بطور آشکار و ویژه از عرف ذکری به ‌میان نمی‌ آید اما به نحوی مورد حمایت و ملاک عمل قرار داده شده و ضمانت اجرایی برای آن تعیین می‌شود . اساس بیشتر قوانین ، عرف بوده . در فقه اسلام در تعیین موضوع معاملات و احکام، عرف معتبر است.

با توجه به مواردی که ذکر شد عدم رعایت برخی مسائل توسط همسایگان باعث بروز اختلاف و مشکل می شود. در چنین شرایطی بهترین راه حل این است که با همسایه بصورت کاملا دوستانه صحبت شود. سپس به مدیر ساختمان اطلاع داده شود. آنچه در مورد عرف ذکر شده است قوانینی می باشد که ساکنین یک ساختمان برای مسائل خود تعیین می کنند. هر خانواده یک عضو از ساختمان مسکونی می باشد و باید نظر دهد تا نظم در ساختمان اجرا شود. حال این که این نظم علاوه بر تعیین اجرا نیز گردد. برای همین عرف هر ساختمانی در مرحله اول تعیین کننده آن است که وضعیت کفش ها در آپارتمان باید چطور باشد. اگر مشکل با صحبت حل نشد باید به مراجع قضایی مراجعه کرد و به حل آن پرداخت. در کل باید گفت معمولا همسایه ها با صحبت بسیاری از مشکلات خود را در ساختمان می توانند حل کنند.

نحوه بوجود آمدن قانون آپارتمان نشینی

برخی معتقدند که ” سبک زندگی آپارتمان نشینی یک اجبار اجتماعی ست” . اگر بخواهیم به این جمله درست نگاه کنیم باید بگوییم این دیدگاه واقعا درست است. کمبود درآمد در روستا از یک طرف و امکاناتی زیادی که در شهرها وجود دارد مردم را به مهاجرت تشویق کرده است. این مهاجرت بیشتر به دلیل درآمد و امکانات بیشتر بوده است. حال آنکه هزینه های زندگی نیز بیشتر شده است. یک فرد در روستا هزینه کمتری نسبت به یک مهاجر در تهران پرداخت می کند اما سطح درآمدی بالا این مشکل را پوشش می دهد.

برخی نیز بخاطر آن که امکانات شهر قابل قیاس با روستا نیست به شهر مهاجرت می کنند. در روستا درمانگاه یا بیمارستان وجود ندارد. آتش نشانی یا کتابخانه وجود ندارد. فضاهای تفریحی یا علمی کافی وجود ندارد. همه اینها مشوق افراد در مهاجرت به شهر هستند. از طرفی همان فرد در روستا حال روحی بهتری دارد. هوای روستا سالم تر است. مواد ارگانیک مانند شیر و لبنیات تازه در دسترس است. حالا اجبار اجتماعی بخاطر کمبود فضا در شهرها همگان را مجبور به زندگی در آپارتمان کرده است.

با شروع چالش ها و مشکلات بین ساکنین آپارتمان قانون تملک آپارتمان ها در سال ۴۳ به تصویب رسید و آیین نامه اجرایی آن نیز چهار سال بعد، تدوین شد. این باعث شد تا بسیاری از آپارتمان نشینان مشکلاتشان مرتفع شود. اما فقط این موضوع نبود. بلکه موضوعات دیگری نیز در آن سهیم بودند. اصلاح آیین نامه اجرایی آپارتمان ها در دهه ۶۰ در حالی مورد بازبینی مجدد قرار گرفت که مردم در این دهه به زندگی در آپارتمان روی آورده و در کشاکش زندگی در آنها با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کردند.

مشکلات آپارتمان نشینی

– بلند صحبت کردن: از آنجایی که بسیاری از ساکنین شهرها از دهات و روستاهای اطراف یا شهرهای دور افتاده به شهرهای بزرگ آمده بودند با سبک زندگی در شهرها مشکل داشتند. مثلا بلند صحبت کردن عادت بسیاری از مردم ساکن روستاهاست. این عادت در شهر هم تکرار می شد که سبب مشکلات عدیده ای ست.

– رفت و آمد در هر زمان از شبانه روز : رفت و آمد زیاد در هر ساعت از شبانه روز شاید در خانه های ویلایی یا بزرگ معنایی نداشته باشد اما در یک آپارتمان به شدت موجب آزار و اذیت است.

– بلندی صدای تلویزیون، رادیو و ضبط صوت ها: بدترین نوع آزار در ساختمان ها استفاده از وسایل صدادار است. بسیاری از ساکنین این مورد را با شعار چاردیواری اختیاری به هیچ عنوان رعایت نمی کنند. این عامل یکی از دردسرهای ساکنین هر ساختمانی است. کسی که تازه به زندگی آپارتمان نشینی روی آورده است به هیچ عنوان نمی تواند با صدای آرام در خانه خود زندگی کند.

دیدگاه در مورد فرهنگ آپارتمان نشینی

برخی معتقدند آپارتمان نشینی مجموعه ای از هنجارهاست. رفتارهایی که باید رعایت شود تا زندگی در آپارتمان بتواند به خوبی پیش برود. بطور کلی باید گفت فرهنگ آپارتمان نشینی به معنای توجه به آداب، قواعد و الزام های زندگی در محیط جمعی، یعنی آپارتمان نشینی معنا و مفهوم پیدا می کند و دوری از آن باعث بالا رفتن مشکلات اجتماعی خواهد شد. این نظر با دیدگاه بسیاری از جامعه شناسان همسو می باشد.

باید گفت فرهنگ بخشی جدانشدنی در هر زندگی آپارتمان نشینی می باشد. اگر از زندگی آپارتمان نشینی این مساله را جدا کنیم باید به کل این سبک زندگی را کنار بگذاریم چرا که مشکلات و درگیری هایی ایجاد می شود که به هیچ عنوان قابل حل شدن نیست.

این بدان جهت است که بسیاری از مردم حقوق خود را بر حقوق دیگران ارج می نهند . گاها آن را رعایت نمی کنند و باعث می شود تا همسایه پایینی یا بالایی در آپارتمان آسیب بیند.

معضلات اجتماعی دیگر نیز از همین عدم رعایت فرهنگ در ساختمان بوجود می آید. کسی که به حق خود در ساختمان قانع نیست در جامعه نیز دست به تخطی می زند. برای رسیدن به یک فرهنگ خوب همه جامعه وظیفه دارند تا آن را رعایت و با نسل های بعدی خود به اشتراک بگذارند. دو نکته حائز اهمیت در آپارتمان نشینی آن است که باید قوانین آن را توسط خود رعایت کنیم و توقع رعایت آن را از سایر ساکنین نباید داشته باشیم. این بدان جهت است که برخی از ساکنین واقعا تازه به زندگی آپارتمان نشنی روی آورده اند و با بسیاری از مسائل آن آشنا نیستند. برخی نیز با توجه به آن که این سبک زندگی را نمی پسندد سعی دارند تا آن را رعایت نکنند.

قانونگذار در این بحث وارد شده است و با گذاردن قوانین لازم تا حدودی جلوی این مشکلات را گرفته است. اما اگر یک همسایه ای نخواهد آن را رعایت کند پروسه پیگیری قضایی حوصله را از سایر همسایگان می گیرد. بدین صورت برخی همسایگان با تحمل یا برخی با جابه جایی سعی در حل مسئله دارند. این مسائل به حدی خود را در جامعه ما نشان داده اند که برخی مدیران شهری آن را معضل مدیریتی شهرها به حساب می آورند. برخی مدیران با بیان این که سبک زندگی آپارتمان نشینی یک سبک تازه زندگی محسوب می شود و هنوز چالش هایی دارد که توسط قانون شناسایی نشده اند ، این سبک را جز معضلات شهری به حساب می آورند. معضلاتی که به دیگر معضلات شهر اضافه شده است و جامعه با آن دست و پنجه نرم می کند.

برخی از مسئولان شهری عقیده دارند که باید این سبک زندگی عوض شود و دوباره به سبک بافت سنتی برگردیم اما امکانات این اجازه را به آنها نمی دهد. چرا که مصالح ساختمانی مورد نیاز یک خانه ویلایی بیشتر از یک واحد مسکونی است و باید به آن توجه شود. از طرفی زندگی در آپارتمان شیوه کشورهای اروپایی ست که با ورود به ایران در ۵ دهه گذشته توانسته است جایگاه خوبی را در شهرها به دست بیاورد. با این اوصاف اما باز هم زندگی در آپارتمان نتوانسته است آن راحتی و آسایش در خانه های جدا را فراهم کنند. گاها مدیران بر این باورند که با گسترش زمین های شهری شاید بتوان راهی برای برون رفت از این چالش ایجاد کرد اما برخی دیگر بر این باورند که ۵ دهه زندگی باعث شده است بسیاری از جوانان به سمت خانه های جدا نروند.

آموزش و ترویح فرهنگ آپارتمان نشینی

همانطور که می دانید وقتی سبک زندگی آپارتمان نشینی بوجود آمد ضرورت آموزش و ترویج فرهنگ آن نیز یک نیاز اساسی برای شهروندان محسوب شد. همواره رسانه های گوناگون درجه ترویج این فرهنگ تلاش کرده اند. شهرداری با نصب پلاکاردها در سطح شهر و بیلبوردهای تبلیغاتی سعی در مهم جلوه دادن این فرهنگ داشته است. صدا و سیما نیز با ساخت برنامه های مستند و فیلم ها سعی کرده است این فرهنگ را به خانه ها بکشد و نسل های مختلف را با آن آشنا کند. در کنار رسانه ها قانونگذار به تبیین ارتباطات همسایگان و تشریح قوانین لازم در جهت رعایت حقوق یکدیگر حرکت کرده و قانون تملک آپارتمان ها و آیین نامه های اجرایی آن را ایجاد نموده است.

صحبت مسئولین و آموزش مدیران ساختمان ها بخش دیگری از کارهایی ست که در جهت فرهنگ آپارتمان نشینی انجام پذیرفته اما با این حال هنوز هم مشکلاتی وجود دارد. دلیل این امر عدم اشتیاق برخی از ساکنین به یادگیری یا رعایت اصول آپارتمان نشنیی می باشد.



:: برچسب‌ها: قانون اپارتمان نشینی ,
:: بازدید از این مطلب : 106
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
ن : تیم برنامه نویسی استارین وب
ت : جمعه 14 بهمن 1401
.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 73 صفحه بعد

موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی